حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 189
آخرين نفر از سپاه فرعون وارد آب شد، خدا نيز به آب دستور داد آن ها را در خود بگيرد و بدين ترتيب، همه آن ها در آب غرق شدند.
رفتار عجيب بنی اسرائيل
من در نقل اين ماجرا كاری به عملكرد فرعونيان ندارم. آن ها راهی جهنم شدند، چون سزاوارش بودند و نخواستند تفكر كنند و اهل فهم باشند، اما رفتار كسانی كه با موسی همراه بودند و دست دوستی به حضرت داده بودند و همه اين معجزات را هم ديده بودند برايم خيلی عجيب است.
وقتی فرعونيان در آب غرق شدند، بنی اسرائيل به دستور حضرت موسی به سمت منطقه امنی حركت كردند. در راه، به دهی رسيدند كه مردم آن بت می پرستيدند. اين جا بود كه گرايش به ماديگری و ميل شديد به دنيا و ظواهر آن و به تصريح قرآن كريم بيماری جهل دوباره به سراغشان آمد، طوری كه آن همه معجزه را ناديده گرفتند و به موسی درآويختند كه:
«و جاوزنا ببنی إسرائيل البحر فأتوا علی قوم يعكفون علی أصنام لّهم قالوا يا موسی اجعل لّنا إلها كما لهم ءالهة قال إنّكم قوم تجهلون». [12]
و بنی اسرائيل را از دريايی كه فرعونيان را در آن غرق كرديم نجات داديم.
پس به گروهی گذر كردند كه همواره بر پرستش بت های خود ملازمت داشتند. گفتند: ای موسی، همان گونه كه برای آنان معبوداتی هست تو هم برای ما معبودی قرار بده. موسی گفت: قطعا شما گروهی هستيد كه جهالت و نادانی می ورزيد.
آن ها از حضرت خواستند مثل بت های آن جماعت خدايی برايشان درست كند. فقط خدا می داند حضرت موسی در اين زمان چه فشاری را متحمل شد. گفت: آخر من در كنار خدای عالم چه خدايی برايتان درست كنم؟