فارسی
سه شنبه 04 دى 1403 - الثلاثاء 21 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 67

انسان بايد بيدار بماند و خمير درست كند، يكی آن را چانه بگيرد، يكی پهن كند، يكی جلوی آتش بايستد و خمير را به ديواره تنور بزند و ديگری نان را از تنور در بياورد؟ چند نفر بايد بروند هشت ساعت عرق بريزند، مزد بگيرند تا بتواندد تو را بخرند و با زن و فرزندانشان بخورند تا سير شوند و از آن شانزده نوع ويتامين و خاصيتی كه در تو وجود دارد استفاده كنند؟ پس، تو هزاران كيلومتر راه طی كرده ای تا به دهان من برسی، حالا، من سر به عصيان بردارم و از خدا ناراضی باشم؟ [16]

اين داستان كوتاه يك دانه كوچك گندم است، اما مگر نعمت خدا همين هاست كه ما می بينيم و می خوريم؟

«و إن تعدّوا نعمة اللّه لا تحصوها». [17]

و اگر نعمت های خدا را شمارش كنيد، هرگز نمی توانيد آن ها را به شماره در آوريد.

نمی خواهد آن ها را بشماريد، لااقل فكر كنيد كه آن ها را چگونه بايد هزينه كنيد. فكر كنيد كه آيا انسان آفريده شده تا فقط بخورد و شكمش را سير كند و شهوتش را ارضاء نمايد و اين دو كار را دائم تكرار كند تا بميرد؟ اگر چنين بود كه ديگر نيازی نبود شما را خلق كنم، زيرا حيوانات روی كره زمين برای اين مهم بس بودند. پس، معلوم می شود شما را برای كار بزرگ تر و مهم تری آفريده ايم.

آدمی است از پی كاری بزرگ

گر نكند، اوست حماری بزرگ [18]

نافرمانی بی انصافی است

سعدی می گويد:

ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند

تا تو نانی به كف آری و به غفلت نخوری

همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار

شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبری




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^