فارسی
سه شنبه 04 دى 1403 - الثلاثاء 21 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 68

حق هم همين است. اين درست نيست كه در ميدان حيات همه فرمانبردار باشند و انسان عاصی و طاغی باشد. اگر انسان در مجموعه هستی نافرمان باشد، نسبت به كل عالم بيگانه تلقی می شود و وقتی بيگانه تلقی شد و بيگانه از دنيا رفت، مطابق فرمايش قرآن، در قيامت نه يك نفر شفاعتش می كند و نه كسی با او رفاقت می كند و نه ياری اش می دهد:

«و ذر الّذين اتخذوا دينهم لعبا و لهوا و غرّتهم الحيوة الدّنيا و ذكر به أن تبسل نفس بما كسبت ليس لها من دون اللّه ولیّ و لا شفيع و إن تعدل كلّ عدل لا يؤخذ منها أولئك الّذين أبسلوا بما كسبوا لهم شراب مّن حميم و عذاب أليم بما كانوا يكفرون». [19]

بدا به حال آنان كه در ميان آن همه مخلوق غريبه می مانند و وقتی به زنجيرشان می كشند تا رهسپار جهنمشان كنند، يك نفر هم نيست كه برايشان دل بسوزاند! و خوش به حال دوستان و بيداران و بينايان و آشنايان!

اويس قرنی، غريبی آشنا

داستان اويس قرنی [20] خيلی آشناست. نه او پيامبر را ديده بود و نه پيامبر او را. خانه اش هم تا مدينه دوهزار كيلومتر فاصله داشت، اما وقتی پيغمبر اكرم، صلی اللّه علی و آله، از سفر باز گشت و به در خانه رسيد، حالش منقلب شد و روی مبارك را به سوی يمن كرد و فرمود:

«تفوح روائح الجنة من قبل اويس قرن. واشوقاه اليك يا أويس القرنی! ألا و من لقيه فليقرأه منی السلام».

پرسيدند: ای رسول خدا، اويس قرنی ديگر كيست؟ فرمود:

«قال: من إن غاب عنكم لم تفقدوه و إن ظهر لكم لم تكترثوا به يدخل الجنة فی شفاعته مثل ربيعة و مضر يؤمن بی ولا يرانی و يقتل بين يدی خليفتی




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^