حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 63
آيا بی ادبی در قضاوت از اين بدتر هم متصور است؟ اين خلاصه حرف ظاهربينان درباره هستی و خلقت خودشان است. وقتی انسان بدون فكر به عالم نگاه كند دچار چنين پريشان گويی ها و قضاوت های نابجايی می شود.
بد نيست ما به خودمان هم نگاهی بكنيم كه هزاران ايراد بيخودی از اين دست برايمان پيش می آيد و هر از گاهی به خود می پيچيم كه چرا ما را آوردند و چرا ما را آفريدند و اصلا اين عالم يا اين موجود به چه كاری می آيد و به چه دردی می خورد؟ زيرا منشأ تمامی اين حالات ظاهربينی است.
نگاه اهل فكر به خلقت
در عوض، آن ها كه اهل فكرند، در قبال چنين سوالاتی می گويند:
بد نگوييم به مهتاب اگر تب داريم .... [7]
يا می گويند:
و بدانيم اگر كرم نبود زندگی چيزی كم داشت .... [8]
اين ها وقتی نگاهشان به ذره ای خاك می افتد می گويند:
«الحمد للّه رب العالمين».
شكر می كنند، چون خلقت هيچ چيز را عبث و بيهوده و باطل نمی دانند. [9]
اين منش پيشوايان معصوم ما بوده و سخنان امام زين العابدين با ماه رمضان در صحيفه سجاديه [10] يا فرمايشات امير المؤمنين درباره آفرينش در خطبه اول نهج البلاغه به عنوان مشت نمونه خروار شاهد صادق اين مطلب است. بابا طاهر اين نگاه را خوب شناخته و خيلی خوب از عهده بيانش برآمده:
به صحرا بنگرم صحرا ته بينم |
به دريا بنگرم دريا ته بينم |
|
به هرجا بنگرم كوه و در و دشت |
نشان از قامت رعنا تو بينم. |
|