فارسی
جمعه 25 آبان 1403 - الجمعة 12 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 4

دليل كه آنان در ترازوی زندگی برای عقل و شعور خويش ارزشی قائل نيستند و آن را سبك می شمارند و در نتيجه، خالی از شعور و خرد زندگی می كنند. به عبارت ديگر، با اين سرمايه طوری رفتار می كنند كه گويی فاقد آن اند.

يوسف: نماينده ديدگاه حق

داستان يوسف را كمتر كسی است كه نشنيده باشد. سيمای يوسف در قرآن سيمای فردی است كه نگاهش به انسان و به هستی در تمام ايام زندگی درست و بر حق بوده است. امام اين كه چرا يوسف در زندگی چنين ديدگاهی داشت و در مسير زندگی، برخلاف بسياری از انسانهای ديگر، اين نگاه را از دست نداد مرهون دلايلی است كه اولين آن ها عقل اوست. يوسف به همه هستی با عينك عقل نگاه می كرد و به اين نتيجه می رسيد كه كشتی هستی ناخدايی و صاحبی دارد. او در محيطی زندگی می كرد كه در آن می توانست آزادانه در خلقت آسمان ها و زمين تفكر كند و به اين نتيجه برسد كه:

«ربّنا ما خلقت هذا باطلا ...». [3] پروردگارا، اين جهان با عظمت را بيهوده نيافريده ای.

اين كه انسان به چنين ديدگاهی دست پيدا كند خيلی باارزش است، زيرا اين نظر پروردگار عالم است، آن جا كه در قرآن می فرمايد:

«و ما خلقنا السّموات و الأرض و ما بينهما إلّا بالحقّ». [4]

آسمان ها بعدی رشد يوسف پيروی او از عقل دوّم يا پيامبر زمانش بود.

اين عقل دوم نبوتی بود كه در پدرش يعقوب، پدربزرگش اسحاق، و جدّش حضرت ابراهيم قرار يافته بود. در حقيقت، نبوت ابراهيم عقل اسحاق را عقل فعال كرده بود و عقل اين دو عقل يعقوب را و عقل اين







گزارش خطا  

^