حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 49
برای شما هم غذا هست، بياييد بخوريد.
آری، عيب ها كه رد بشود آدم وارد غيب می شود. مشكل اين است كه ما عيب ها را رد نكرده ايم و در نتيجه چيزی هم از عالم غيب دستيگرمان نمی شود. به قول حافظ:
هرچه هست از قامت ناساز بی اندام ماست |
ورنه تشريف تو بر بالای كس كوتاه نيست |
|
انحراف تا كجا؟
آن ها كه با خدا و انبياء نيستند و حس باطنشان خاموش است و ارتباطی ميان باطنشان و اين حقايق نيست، حس های ظاهرشان هم اشتباه كار و لذت پرست می شود و هرچه اين لذت پرستی بيشتر شود انحراف هم بيشتر می شود؛ مثلا، ذهن به جای لذت بردن از ازدواج لذت زنا را دنبال می كند، حتی بعضی ها ديگر به زنای معمولی هم راضی نمی شوند و از زنايی لذت می برند كه زن حتما شوهر داشته باشد يا حتما به زور انجام بپذيرد!!
اين انحراف در حسّ ظاهر كم كم به جايی می رسد كه اگر صاحب چنين گوش يا چشمی را به مجلس روضه يا قرآن ببرند از اين صداها منزجر می شود و نفرت پيدا می كند. سعدی می گويد:
رسد آدمی به جايی كه به جز خدا نبيند .... |
برعكسش هم هست؛ يعنی آدمی به جايی می رسد كه به فرمايش قرآن حتی از شنيدن اسم اللّه نيز مشمئز می شود [7]، انگار كه بدترين نام ها را شنيده است.
اين گوش آن قدر منحرف است كه فقط اين جملات برايش لذت دارد:
اگر تو نباشی، نمی خواهم دنيا باشد؛ هيچ كس را مثل تو دوست ندارم؛ قربانت بروم؛ فدايت بشوم؛ بيچاره ات هستم و ... حالا اگر يك نفر با صوت احسن برايش بخواند: