فارسی
پنجشنبه 24 آبان 1403 - الخميس 11 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 7

خوبی ها هم از اين رهگذر رسيد و چراغی پرفروغ برای هدايت نسل خودش و الگويی كامل برای نسل های آينده شد.

البته، اين دو عقل اختصاص به يوسف ندارد، زيرا اين ميدان برای همه باز است و همه انسان ها از اين نعمت بهره مندند. همه ما از عقل اول يا به تعبير امير المؤمنين، عليه السلام، عقل طبيعی [6] بهره منديم. عقل دوم را نيز به نحوی كامل تر و بهتر از ساير امت ها داريم، زيرا پيامبران امت های پيشين، هرچند در زمان خودشان و برای امت هاشان عقل كامل محسوب می شدند، در مقايسه با عقل دوم امت اسلامی يعنی وجود مبارك رسول خدا و ائمه اطهار، عليهم السلام، عقل جزئی به حساب می آيند [7].

اهميت ارتباط عقل اول و دوم

اما مساله اين است كه داشتن اين دو عقل به تنهايی كافی نيست، بلكه ارتباط اين دو با هم است كه مهم است و سبب رشد و تعالی می شود؛ چنان كه در يوسف سبب رشد شد و در پسر حضرت نوح نشد. [8] تمام علم ها و حكمت ها و فلسفه ها و كتاب ها و اختراعات بشری محصول عقل اول انسان است، اما محصول آن عقلی است كه نوعی ارتباط، ولو اندك، با عقل دوم داشته و به شكلی تحت تأثير عقل دوم بوده است. [9] از اين رو، نمی توان پذيرفت افلاطون و ارشميدس و سقراط و ارسطو و حكمای ديگر هيچ ارتباطی با عقل دوم نداشته اند، زيرا اين افراد اهل مطالعه بوده و مسائل انبيان را خوانده يا شنيده بودند و همين آگاهی ها در رشد عقلشان اثر داشته است.

از طرفی، عقل اول نسل به نسل در سازمان آفرينش در حال رشد و ترقی است. اين رشد آن قدر ادامه می يابد كه يك روز خودم مردم از فسادهای ظاهری و باطنی نفرت پيدا می كنند و خواهان عدالت در همه







گزارش خطا  

^