حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 426
گفت: دايی، من به عنوان كفاره نشستن با اين انسان كه می گويی در دولت بود، نه يك بار روزه می گيرم و نه يك ركعت نماز می خوانم.
گفت: چرا؟ گفت: من شش سال شبانه روز با او بودم، حتی يك ترك اولی از او نديدم تا چه برسد به گناه صغيره! او تمام اعمالش و حتی غذا خوردنش را به عبادت تبديل می كرد. يك لقمه كه برمی داشت، می گفت:
خدايا اين لقمه ملك توست. من برای تو می خورم نه برای لذت شكمم.
شكم می خواهد لذت ببرد يا نبرد. اكنون كفاره چه چيزی را بايد بدهم؟
همين خواجه نصير نگاهی به شكر دارد كه شنيدنی است. گو اين كه نگاه ايشان نياز به توضيح مفصل هم دارد:
[18]
اين همان است كه سيد الشهدا، عليه السلام، از خدا خواسته است.
بالاترين عمل در نزد خدا شكر است.
شكر اين است كه نعمت تبديل به عملی مثبت بشود. اين شكر هم با سه چيز به دست می آيد:
حاصل می شود با زبان، عمل و نيت.
شكر ساختمانی است با سه پايه:
هر نعمتی را آيينه كنيد و در آن جمال نعمت دهنده را ببينيد. كنار هيچ نعمتی خدا از ياد نرود. كنار تمام نعمت ها منعم و صفات او را ببينيد.