فارسی
سه شنبه 02 مرداد 1403 - الثلاثاء 15 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 88

من ثلاث فاخترها ودع اثنتين. فقال له آدم: يا جبرئيل و ما الثلاث؟ فقال:

العقل و الحياء و الدين. فقال آدم: إنی قد اخترت العقل فقال جبرئيل للحياء و الدين: انصرفا و دعاه. فقالا: يا جبرئيل إنا امرنا أن نكون مع العقل حيث كان، قال: فشأنكما و عرج». [10]

حضرت می فرمايد: جبرئيل، عليه السلام، بر آدم فرو آمد و گفت: من مامور شده ام انتخاب يكی از اين سه چيز را به تو پيشنهاد كنم: عقل و حيا و دين. آدم گفت: من عقل را انتخاب می كنم. جبرئيل نيز مطابق فرمان پروردگار به دين و حيا گفت: برگرديد. اما دين و حيا گفتند:

بازگشت ما ممكن نيست، چون خدا به ما امر كرده است كه همواره همراه عقل باشيم. برای همين، از عقل جدايی ناپذيريم. جبرئيل برگشت و حيا و دين، اين دو گوشواره عقل، نزد او ماندند.

نتيجه آن كه عاقل بودن شرط لازم و كافی برای دين داشتن و با حيا بودن است و در اين معنی روايت فراوان وارد شده است. از جمله، امام صادق عليه السلام می فرمايد:

- «من كان عاقلا كان له دين، و من كان له دين دخل الجنة». [11]

- «الحياء من الايمان، و لا إيمان لمن لا حياء له». [12]

چه كنيم كه با داشتن اين سهگوهر باز به راه راست نمی رويم و هدايت نمی پذيريم؟ چه كنيم كه به جای خدا هزاران معشوق و محبوب موقتی را به دوستی گرفته ايم و از اين همه ناخويشتن شناسی حيا نمی كنيم.

چرا عمر آدمی بايد فدای چهار تا نامحرم بشود؟ آن هم نامحرم های نماندنی. ای كاش آدم دل به يك دختر يا يك زن می بست كه هشتاد سال با آدم به خاطر خود آدم می ماند و قربان آدم می رفت و دست از عشق برنمی داشت! نه اين كه دو سه روز تب عشق و هوسش تند باشد و




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^