فارسی
جمعه 05 مرداد 1403 - الجمعة 18 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 108

دل چه بهانه ای می گيرد، غير از بهانه معشوق؟ در دعای كميل، وجود مبارك امير المومنين مطلبی فرموده اند كه اين معنا را بيان می كند و نقطه اوج اين دعاست؛ يعنی نه جملات قبلی و نه جملات بعدی اين قدر اوج ندارد. می فرمايند:

«يا سيدی و مولای أقسم صادقا لئن تركتنی ناطقا لأضجن إليك بين أهلها ضجيج الآملين و لأصرخن إليك صراخ المستصرخين و لأبكين عليك بكاء الفاقدين و لأنادينك أين كنت يا ولی المؤمنين، يا غاية آمال العارفين، يا غياث المستغيثين، يا حبيب قلوب الصادقين، و يا إله العالمين». [15]

به عزتت قسم ای آقا و مولايم، سوگند صادقانه می خورم اگر مرا در سخن گفتن آزاد بگذاری، در ميان اهل دوزخ به پيشگاهت سخت ناله سر دهم؛ همانند ناله آرزومندان. و به درگاهت بانگ بردارم، همچون بانگ آنان كه خواهان دادرسی هستند. و هر آيينه به آستانت گريه كنم، چون آنان كه مبتلا به فقدان عزيزی می باشند و صدايت می زنم: كجايی ای سرپرست مؤمنان، آری كجايی ای نهايت آرزوی عارفان، ای فريادرس خواهندگان فريادرس، ای محبوب دل های راستان و ای معبود جهانيان.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^