فارسی
دوشنبه 01 مرداد 1403 - الاثنين 14 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 410

آری، رفتن به قبرستان برای اين است كه انسان به فكر بيفتد. گويی قبرستان كبريتی است كه شمع فكر و چراغ انديشه را روشن می كند.

چندی پيش، در بيمارستان به عيادت مريضی رفتم. زمانی كه اين مرد سرپا بود، چه احترامی بين مردم داشت. اما آن روز ديدم بدنش چروكيده و نحيف شده و دو تا لوله در بينی، يك لوله در دهان، يك لوله كنار كليه، يك لوله در مثانه، و يك دستگاه برای تنفس در دهانش است.

اين فرصت خوبی است برای همه ما كه به فكر بيفتيم، زيرا يك روز هم ما اين طور می شويم، يك روز هم ما بايد برويم زير خاك. حال كه بناست اين طور روی تخت بيفتيم و برويم زير خاك، پس ديگر اين روابط نامشروع برای چه و به عشق چه؟ ربا برای كه و برای چه؟ ظلم برای كه و برای چه؟

خوش به حال آن ها كه عبرت گرفتد و فكرشان نجاتشان داد! به واقع، كسی كه پنجاه سال پيشانی روی خاك گذاشته و صبح و ظهر و مغرب «سبحان ربی الاعلی و بحمده» گفت، چه وحشتی از اين دارد كه در قبر صورتش روی خاك باشد؟ چنين انسانی از فكر مردن شاد می شوند، چون به ديدار محبوبی می رود كه شام های تيره دنيا را در تاريكی و خلوت با او به رازونياز می پرداخت و از دوری اش اشك می ريخت. اگر قرار باشد قبر به چنين انسانی تاريك و تيره باشد، پس «يا نور المستوحشين فی الظلم» چه می شود؟

*** «اوصيكم بتقوی اللّه و ادامة التفكر فانّ التفكر اب كلّ خير و امّه» ..

پدر و مادر همه خوبی ها انديشه است. انديشه با انسان چه كارها كه نمی كند! شأن آدمی در اين است كه اهل تفكر باشد. جوان ها بايد فكر




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^