فارسی
شنبه 06 مرداد 1403 - السبت 19 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 364

ناگهان، اين عالم چنان گريه كرد كه گويی از خواب يگران بيدار شده است. بعد به من رو كرد و گفت: من تازه بيدار شدم و فهميدم چه خبر است!

بگذاريم مردم هرچه می خواهند بگويند، بگذاريم قوم وخويش ها و همسايه ها هرچه دلشان خواست حرف بزنند، حرف مردم هيچ وقت تمام نمی شود و رضايت آنان هيچ وقت بالتّمامه جلب نمی شود. مگر مردم پشت سر پيامبران و ائمه و بندگان خوب خدا هميشه حرف های خوب زدند و همه ياروياور و پشتيبان آن ها بودند؟ [11] ما نيز بايد در پی تحصيل رضای خدا باشيم و اين را بدانيم كه هركس رنگ خدا را داشته باشد به سرزنش و سخره مردم گرفتار است و هميشه عده ای در قفايش سخنان ياوه می بافند و حتی گاهی او را به اشكال عجيب و غريبی تهييج می كنند تا به رنگ آنان درآيد؛ مثلا، به او می گويند عموزاده ات پنج سال نيست به تهران آمده و الان برسازی می كند، اما تو مثل او زرنگ نيستی و هنوز در يك خانه كوچك به لقمه ای نان و پنير قانعی. راست هم می گويند. ما مانند آن ها زرنگ نيستيم، اما از سويی، زرنگ ترين مردم عالم هستيم، زيرا به قدرتی وابسته هستيم كه پايانی ندارد. همين كه لطف او با ما و دست او بر سر ما باشد كافی است و بيش از اين چيزی نمی خواهيم.

تو با خدای خود انداز كار و دل خوش دار

كه رحم اگر نكند مدعی خدا بكند.

[12]

همين كه می توانيم در هر زمانی و برای هر مسأله ای با او خلوت كنيم و مسائلمان را با او مطرح كنيم، همين كه می توانيم از زخم زبان ها به او پناه ببريم و به تأسی از مولايمان عرضه بداريم:

«إلهی و ربی من لی غيرك» [13]




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^