فارسی
جمعه 25 آبان 1403 - الجمعة 12 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 53

می شود،

«وَ يَسْمَعُ بِأُذُنٍ غَيْرِ سَمِيعَةٍ»

ديگر گوش انسانی در او نيست كه با آن گوش نصحيت ها را بشنود. اين گوش او مانند گوش حيوانی است؛ چون حكمت ها را درك نمی كند.

«قَدْ خَرَقَتِ الشَّهواتُ عَقْلَهُ»

هجوم شهوات حرام تمام پرده های عقل را پاره می كند و او را به ديوانه تبديل می كند؛ چون عقلا وقتی خواسته هايش را می شنوند، می گويند: او ديوانه است.

«وَ أَماتَتِ الدُّنْيا قَلْبَهُ» «1» اين حالت مادی و غيرخدايی، دل او را می ميراند، ديگر قلبی ندارد كه به پدر و مادر و زحمات انبيا و اوليا عليهم السلام رحم كند. رحم و محبّت درون دل است، اما او ديگر دلی ندارد.

اميرالمؤمنين عليه السلام می فرمايد:

اين دل مرده است و رحمی ندارد. پدر و مادر هر چه می خواهند گريه كنند و سينه بكوبند، او هر چه بخواهد، می كند.

اخلاق دختری كه مانند اخلاق زليخا است و اخلاق پسری كه مانند اخلاق فرعون ها و قارون ها است، امثال حضرت يوسف و موسی بن عمران عليهما السلام هم زحمت بكشند، آنها گوش نمی دهند؛ چون كور و كر شده اند و دل زنده و سالمی ندارند. «2»

______________________________
(1)- نهج البلاغه: خطبه 108، فی بيان قدرة اللّه.

(2)- الكافی: 8/ 228- 229، حديث 291؛ بحار الانوار: 12/ 341، باب 10، حديث 2.

«عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَی مَوْلَی آلِ سَامٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ تُؤْتَی بِالْمَرْأَةِ الْحَسْنَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ الَّتِي قَدِ افْتُتِنَتْ فِي حُسْنِهَا فَتَقُولُ يَا رَبِّ حَسَّنْتَ خَلْقِي حَتَّی لَقِيتُ مَا لَقِيتُ فَيُجَاءُ بِمَرْيَمَ عليه السلام فَيُقَالُ أَنْتِ أَحْسَنُ أَوْ هَذِهِ قَدْ حَسَّنَّاهَا فَلَمْ تُفْتَتَنْ وَ يُجَاءُ بِالرَّجُلِ الْحَسَنِ الَّذِي قَدِ افْتُتِنَ فِي حُسْنِهِ فَيَقُولُ يَا رَبِّ حَسَّنْتَ خَلْقِي حَتَّی لَقِيتُ مِنَ النِّسَاءِ مَا لَقِيتُ فَيُجَاءُ بِيُوسُفَ عليه السلام فَيُقَالُ أَنْتَ أَحْسَنُ أَوْ هَذَا قَدْ حَسَّنَّاهُ فَلَمْ يُفْتَتَنْ وَ يُجَاءُ بِصَاحِبِ الْبَلَاءِ الَّذِي قَدْ أَصَابَتْهُ الْفِتْنَةُ فِي بَلَائِهِ فَيَقُولُ يَا رَبِّ شَدَّدْتِّ شَدَّدْتَ عَلَيَّ الْبَلَاءَ حَتَّی افْتُتِنْتُ فَيُؤْتَی بِأَيُّوبَ عليه السلام فَيُقَالُ أَ بَلِيَّتُكَ أَشَدُّ أَوْ بَلِيَّةُ هَذَا فَقَدِ ابْتُلِيَ فَلَمْ يُفْتَتَنْ.»

عبد الاعلی وابسته آل سام می گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه می فرمود: در روز رستخيز زنی را كه به سبب زيباييش به گناه افتاده بياورند. آن زن می گويد: خدايا! تو مرا زيبا آفريدی و به همين سبب به من آن رسيد كه رسيد. پس مريم عليها السلام را در برابرش حاضر كنند و بدو گويند: آيا تو زيباتری يا او؟ ما او را زيبا آفريديم اما او به فتنه گرفتار نيامد. نيز مرد زيبايی را كه به سبب زيباييش به گناه افتاده بياورند و او گويد: بار خدايا! تو مرا زيبا آفريدی و از اين رو گرفتار زنان گشتم و از زنان به من آن رسيد كه رسيد. پس يوسف را نزدش حاضر كنند و بگويند: آيا تو زيباتری يا او؟ ما او را زيبا آفريديم ولی با اين حال به گناه دامن نيالود. نيز مرد بلا ديده ای را بياورند كه به سبب ابتلايش به گناه افتاده. آن شخص می گويد: بار خدايا! بلا را بر من سخت گرداندی تا جايی كه به گناه افتادم.

پس ايوب را بياورند و بدان شخص گويند: آيا بلای تو سخت تر بود يا بلای او؟ او هم گرفتار بلا شد ولی به گناه دامن نيالود.







گزارش خطا  

^