فارسی
سه شنبه 25 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 5 ذي القعدة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 321

باشد، حاضر نيست برای شخصيت نشان دادن، خود را به چيز ديگری ببندد، بگويد: پول من، زمين من، ملك من، علم من، صندلی من. اين علامت نور است.

آن مرد وقتی به هدايت امام صادق عليه السلام به توسط واسطه ای از امام صادق عليه السلام پرسيد: اگر من توبه كنم، چه فايده ای دارد؟ حضرت عليه السلام فرمودند: به او بگو: اگر توبه كنی، من ورود تو به بهشت را ضمانت می كنم. گفت: به امام صادق عليه السلام بگو: قول شما را قبول دارم.

وقتی از همه مال های حرام دنيا بيرون آمد، آن مال ها را به جای خودش برگرداند، بعد به شخص واسطه بين خود و امام صادق عليه السلام گفت: من ديگر پولی برايم نمانده است، حتی يك لباس كه بتوانم بپوشم و روزها از خرابه بيرون بروم، يا به خانه كسی بروم، ندارم. يك دست لباس به من بدهيد.

روزی شخص واسطه او را ديد و به او گفت: حال تو چگونه است؟ گفت: از آن همه مال حرام، فقط يك پيراهن مانده كه به تن من وزن كوه را دارد. يك پيراهن به من بدهيد، ديگر چيزی نمی خواهم. يعنی از تمام تعلّقات دنيايی دور شده ام و دل كنده ام، اما اين لباس هنوز مقداری دل مرا به خود مشغول كرده است، لباس ديگری به من بدهيد تا اين لباس را رد كنم. ببينيد تعلّقات دنيا چقدر به اين ها سنگينی می كند، كه مزاحم تعلّق به معشوق شده است؟

2- شوق رحلت به سوی آخرت

علامت دوم آن نور چيست؟

«و الإنابَةُ إلی دارِ الخُلُود»

برگشتن بسوی عالم آخرت

اين انسان هميشه می خواهد در آغوش دنيای بعد برود، می گويد: چه زمانی در




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^