فارسی
سه شنبه 25 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 5 ذي القعدة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 362

«أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ» «1»

معلوم می شود كه اين اسماء عبارت است از: جلوه حقايق نوری.

متخلّق شدن انسان به اخلاق الهی

فلسفه تعليم حقايق اسما اين بوده كه روح آدم رنگ تمام اسما را به خودش بگيرد. به عبارت ساده تر: اين موجود، متخلّق به اخلاق الهی شود كه در اين تخلّق، ديگر بين انسان در جهت روحی با موجودات ديگر عالم مساواتی نيست، بلكه اين انسان تجلّی دهنده «اخلاق الله» از طريق «اسماء الله» شده و «افضل من ملك مقرّب» شده است.

طبق روايتی كه حضرت رضا عليه السلام از پدران بزرگوارش نقل می كند، تا به پيغمبر صلی الله عليه و آله می رسد كه وزن و ارزش چنين انسانی، از جبرييل و ميكائيل نيز بيشتر است.

اين تعليم اسماء، مربوط به كجای بدن ما است؟ يعنی تزريق حقيقت اسماء به استخوان ها شده است؟ استخوان، غير از شيره مواد غذايی، چيز ديگری را نمی گيرد. آيا گوشت در بدن اين جاذبه را دارد؟ او چه چيزی را جذب می كند؟

همان هايی كه در معده هضم شده است و برای رسيدن به اعضای بدن، تميز و پاكيزه و اضافه اش نيز نجس و متعفّن است و بدن از خودش بيرون می كند.

قدرت روح در رشد انسان

در طبيعت بدنی، بدن كاری بالاتر از اين را ندارد. اين غير از آن زمانی است كه

______________________________
(1)- بقره (2): 33؛ «فرشتگان را از نام های آنان خبر ده.»




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^