فارسی
سه شنبه 25 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 5 ذي القعدة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 320

همان خودم را اداره می كنم. «1»

حال بندگان خاص خدا

امام حسن و حضرت ابی عبدالله عليهما السلام پرسيدند: ای پيرمرد! چرا گريه می كنی؟

گفت: دو شب است كه يارم نيامده است. پرسيدند: يار تو كيست؟ پيرمرد جواب داد: او نه آدرس خانه خود را داده و نه اسم خود را گفته است، من نابينا هستم، هر چه به او می گفتم: اسم شما چيست؟ می فرمود: عبدالله.

با اين تجافی دل انسان از ابزار غرور كنده می شود و منيّت برای هميشه فراموش می شود، ديگر پول من، زمين من، ملك من، علم من، صندلی من، چنان نزد انسان پوچ می شود كه حاضر نمی شود اسم آنها را ببرد.

حسن بن شعبه حرّانی در كتاب «تحف العقول» كه برای هزار و دويست سال قبل است و كتاب خيلی مهمی است نقل می كند:

شخصی در كوچه به حضرت ابی عبدالله عليه السلام عرض كرد: شما چگونه هستيد؟

امام عليه السلام فرمودند: من از همه تهيدستان، تهيدست تر هستم. وقتی انسان با خدا

______________________________
(1)- قصص الأنبياء للجزائری: 364؛ «روي أن سليمان عليه السلام مر في موكبه بعابد من عباد بني إسرائيل فقال و الله يا ابن داود لقد آتاك الله ملكا عظيما فسمعه سليمان فقال لتسبيحة في صحيفة المؤمن خير مما أعطي ابن داود ما أعطي ابن داود يذهب و إن التسبيحة تبقی. و كان سليمان إذا أصبح تصفح وجوه الأغنياء و الأشراف حتی يجي ء إلی المساكين و يقعد معهم و يقول مسكين من المساكين و كان مع ما فيه من الملك يلبس الشعر و إذا جنه الليل شد يديه إلی عنقه فلا يزال قائما حتی يصبح باكيا و كان قوته من سفائف الخوص يعملها بيده و إنما سألك الملك ليقهر ملوك الكفر. و كان إذا ركب حمل أهله و حشمه و خدمه و كتابه و قد اتخذ مطابخ و مخابز يحمل فيها تنانير الحديد و قدور عظام يسع كل قدر عشر جزائر و قد اتخذ ميادين للدواب أمامه فيبخ الطباخون و يخبز الخبازون و تجري الدواب بين يديه بين السماء و الأرض و الريح تهوي بهم.»




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^