چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 101

«وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ» «1»

عشق باعث حركت آنها به طرف قرب پروردگار است و وجدان باعث حفظ آنها از افتادن در سقوط است. هم نيروی محرّكه و هم نيروی محافظ و نگهدارنده از سقوط را دارند. اين ويژگی های حضرت يوسف عليه السلام است.

جبهه مقابل عشق با معرفت

اما طرف مقابل حضرت يوسف عليه السلام، زن هوسبازی است كه كاری به عقل ندارد.

اگر كاری به عقل داشت و ذرّه ای از عقل را به كار می برد، به شوهر خيانت نمی كرد.

فقط به شهوت و هوسبازی كار دارد. معرفتی ندارد كه با نگاه از روی معرفت به حركات خود، خدا و قيامت را لحاظ كند. جاهل است و وجدان او نيز در كنار كاخ نشينان، بر اثر كثرت گناه نابود شده است. چراغ وجدانِ او خاموش است و شهوات او ترمز ندارد. بنابراين در هيچ زمينه ای اهل محاسبه نيست.

آنچه كه فعلًا می خواهد اين است كه به كام او پاسخ داده شود. كاری به اين ندارد كه راه كامجويی او حرام، غلط، خيانت، ظلم و فساد است. او دچار جهل و ظلمت است. اين هوس، محصول ظلمت و ميوه تلخ جهل است.

جلوه اعمال در روز قيامت

بالاخره روز قيامت خواهد آمد و نمی شود قيامت نباشد. خدا در كتاب های خود، توسط پيغمبران و امامان از قيامت خبر داده است. برای ترس از قيامت تمام پيغمبران و امامان و زنانی مانند حضرت مريم، خديجه كبری، فاطمه زهرا و زينب كبری عليهم السلام تمام شب های عمر را گريه سوزان كردند. مگر می شود دروغ باشد؟

______________________________
(1)- قيامت (75): 2؛ «و به نفس سرزنش گر قسم می خورم.»