چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 302
عزيز مصر هستی و در حق ما می دانی كه چه كار بايد بكنی؟ ببينيد چگونه خدا دشمن را ذليل كرد؟
گرفتاری يونس عليه السلام در شكم ماهی
حضرت يونس عليه السلام در شكم ماهی افتاد، هر نوع ماهيی بود، می گويند: نهنگی عظيم بوده است. بايد معده ای داشته باشد كه حضرت يونس عليه السلام را جا بدهد.
نهنگ درون دريا رفت. بعد قرآن می فرمايد: نهنگ در جايی بود كه نور به آنجا نمی رفت، لذا دلِ نهنگ تاريك شد.
حال چه كسی می توانست حضرت يونس عليه السلام را پيدا كند و او را نجات بدهد؟
هيچ كس. يعنی نجات حضرت به اين بود كه نهنگ را پيدا كنند، بعد از تاريكی دريا بيرون بياورند، بعد آن را به تور بياندازند و بعد به ساحل بياورند، شخصی متخصص بيايد، طوری شكم نهنگ را پاره كند كه حضرت يونس عليه السلام صدمه نبيند.
اصلًا كسی به فكرش نمی رسيد كه حضرت زنده باشد.
اما خدا حضرت يونس عليه السلام را دوست داشت. يار او بود و نبايد بندگان خود را رها كند. اگر رها كرد، برای جريمه كردن او بود. جريمه اش اين بود كه در شكم نهنگ برود. كسی فكر نمی كرد كه او در معده نهنگ زنده بماند.
استجابت دعای يونس عليه السلام
قرآن می فرمايد: ما به معده نهنگ گفتيم: حضرت يونس عليه السلام را سالم نگهدار، اما غذاهايی كه می خوری، هضم كن تا او سالم بماند و هضم نشود. معده در آن واحد هم كار بكند و هم كار نكند.
«فَنادی فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ
