چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 55
آخر درگيری بود كه اين عاشق كر و كور، عصبانی شده بود و خيز برداشت تا به معشوق خود حمله كند، برای اين كه معشوق را به كاری كه می خواهد وادار كند، خدا اين جمله را برای آن لحظه بيان كرده است.
در آخر آيه پروردگار می فرمايد: می دانيد چرا اين جوان كه در قلّه شهوت و غريزه قرار داشت، اين زن نتوانست به او دسترسی پيدا كند و شهوات او را تحريك كند؟
چون:
«إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِينَ» «1»
«انّه» علت و سبب است و در اينجا به معنای زيرا است.
می دانيد چرا زليخا با هفت سال به دنبال حضرت يوسف عليه السلام دويدن، ناز، غمزه، طنّازی، فتنه گری، جلوه گری، خودآرايی و خودنمايی كه هر يك از اين ها كافی است كه ميليون ها مرد را از پا بياندازد و دل و عقل آنها را اسير كند، تمام حيله های لازم را به كار برد، اما نشد، بعد با او درگير شد، اما می دانيد كه چرا نتوانست به اين جوان دسترسی پيدا كند؟ چون:
«إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِينَ»
نه «مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِينَ » بلكه می گويد: «مخلَصين» يعنی در سنّ پانزده سالگی، مقام باطنی او مانند مقام حضرت نوح، ابراهيم، موسی، عيسی و همه انبيا عليهم السلام بود؛ چون اين ها «مخلَصين» هستند.
______________________________ (1)- يوسف (12): 24؛ «زيرا او از بندگان خالص شده ما [از هر گونه آلودگی ظاهری و باطنی ] بود.»