چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 235
حادثه تلخ و شيرينی شكست ناپذير باشد و برای خدا بماند؛ چون نقطه شكست تمام شكست خورده ها، پول و مقام و شهوت است و هر چيز ديگری كه افراد را شكست داده، از عوارض اين سه مسأله بوده است. چهارمی ندارد.
انسان بايد بداند:
«مَنْ كانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً» «1»
همه عزت برای خدا است. مؤمن واقعی به او وابسته است، پس عزيز است.
«وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ» «2»
«إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ» «3»
ذات پاكی ها، ميل رفتن به سوی خدا را دارد و آرام نمی شود تا اين كه خود را به خدا برساند. «4»
______________________________ (1)- فاطر (35): 10؛ «كسی كه عزت می خواهد، پس [بايد آن را از خدا بخواهد، زيرا] همه عزت ويژه خداست.»
(2)- منافقوق (63): 8؛ «عزت و اقتدار برای خدا و پيامبر او و مؤمنان است.»
(3)- فاطر (35): 10؛ «حقايق پاك [چون عقايد و انديشه های صحيح ] به سوی او بالا می رود.»
(4)- نهج البلاغة: حكمت 371؛ «اميرالمومنين عليه السلام می فرمايد: لَاعِزَّ أَعَزُّ مِنَ التَّقْوَی وَ لَامَعْقِلَ أَحْسَنُ مِنَ الْوَرَع.»
در جای ديگر می فرمايد:
بحار الانوار: 91/ 94، باب 32، حديث 10؛ روضة الواعظين: 1/ 109؛ «إِلَهِي كَفَی بِي عِزّاً أَنْ أَكُونَ لَكَ عَبْداً وَ كَفَی بِي فَخْراً أَنْ تَكُونَ لِي رَبّاً إِلَهِي أَنْتَ لِي كَمَا أُحِبُّ فَوَفِّقْنِي لِمَا تُحِبُّ.»
و همچنين امام صادق عليه السلام می فرمايد:
الكافی: 8/ 243، حديث 337؛ «لَا عِزَّ لِمَنْ لَايَتَذَلَّلُ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی وَ لَارِفْعَةَ لِمَنْ لَمْ يَتَوَاضَعْ لِلَّهِ عز و جل.»