فارسی
چهارشنبه 07 شهريور 1403 - الاربعاء 21 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 139

يكبار، نمی دانم چه شد كه نيم ساعتی در جلسه ای معطلل شدم. از قضا، عده ای آمدند دور هم نشستند و مشغول صحبت شدند. ديدم يكی از آن طرف ميز می گويد: ديروز ما هشت ميليارد تومان معامله داشتيم. ديگری گفت: جايی را ديده ام به صدونه ميليارد تومان، بناست معامله كنم.

يكی ديگرشان گفت: نمی دانم برای آن دو كارخانه كه طرحش را داده ام، ماشين آلات از چين بياورم يا از آلمان، حدود 300 ميليارد تومانی می شود ... من هم اين قيافه ها را نگاه می كردم. جالب اين كه از اين 7- 8 نفر حدود شش نفرشان رو به موت بودند و از نظر سن وسال كارشان تمام شده بود. فهميدم حق با آن شاعر است كه می گويد:

ريشه سرو كهنسال از جوان افزون تر است

بيشتر دلبستگی باشد به دنيا پير را.

[5]

حقيقت اين است كه هرچه بيشتر متوقف بشويم سنگين تر می شويم و هرچه بيشتر دست وپا بزنيم بيشتر در اين باتلاق فرو می رويم. چرا نبايد مثل ماهی از خشكی متنفر باشيم و از دلبستگی به ظواهر بگريزيم؟ واللّه، در اين دريای هستی، يك حقيقت بيشتر وجود ندارد و آن هم خداست.

تمام اين سفره را هم در يك لحظه می تواند جمع كند و ما را در حسرت ابدی باقی بگذارد:

ز افسوس زدند ناله چون كوس

خود حاصل عمر چيست؟ افسوس.

[6]

«فإذا نفخ فی الصور نفخة وحدة ...». [7]

پس چون در صور يك بار دميده شود. و زمين و كوه ها از جای خود برداشته شوند و هر دوی آن ها يك باره درهم كوبيده و ريزريز گردند.

پس آن روز است كه آن واقعه بزرگ واقع می شود. و آسمان بشكافد و در آن روز است كه از هم گسسته و متلاشی گردد ....

به محض اين كه قيامت فرا برسد، تمام ساختمان هستی با هرچه در آن است فرو می ريزد و زير آوار می مانيم. پس ببينيم كجا و پيش چه كسی




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^