چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 440
تو مگو ما را به آن شه بار نيست
مولوی
271
جان لقمان كه گلستان خداست
مولوی
249
جمله معشوق است و عاشق پرده ای
مولوی
161، 164، 167
چه خوش بی مهربونی هر دو سر بی
باباطاهر عريان
76
خدا خوان، با خدا دان فرق دارد
فروغی بسطامی
139
دانه ای در صيدگاه عشق بی رخصت مچين
صائب تبريزی
114
دلی كو با تو همراهست و همبر
فخرالدين
اسعد گرگانی
387
رقص آنجا كن كه خود را بشكنی
مولوی
181، 184
رقص و جولان بر سر ميدان كنند
مولوی
185
زير و بالا، پيش و پس وصف تن است
مولوی
363، 367، 399
شاهد اين مدعا خواهی اگر
؟ 168
شب تاريك و سنگستان و من مست
باباطاهر عريان
299
شب مردان خدا روز جهان افروز است
سعدی شيرازی
404
طاير گلشن عشقم چه دهم شرح فراق
حافظ شيرازی
372
عالمی خواهم از اين عالم بدر
شيخ بهايی
197
عشق از معشوق اول سر زند
؟ 85
عشق كه بازار بتان جای اوست
جامی
88
عشق هايی كز پی رنگی بود
مولوی
122
كار من جستجوی او دائم
؟ 391
گر تو در اين مرحله آسوده ای
؟ 160
گر كه از جانب معشوق نباشد كششی
؟ 156
گفت ليلی را خليفه كان تويی
؟ 145
گيتی و خوبان آن در نظر آينه ای است
؟ 352
ما از تو نداريم به غير از تو تمنّا
سعدی شيرازی
333
ما بدين در نه پی حشمت و جاه آمده ايم
حافظ شيرازی
333
مجلس تمام گشت و به آخر رسيد
سعدی شيرازی
377