چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 231
الحمدلله رب العالمين و صلّی الله علی جميع الانبياء والمرسلين
و صلّ علی محمد و آله الطاهرين.
خدا در قرآن در ارتباط با وجود مبارك حضرت يوسف عليه السلام كلمه ای استعمال می كند كه با همين كلمه، تمام هويت ظاهر و باطن يوسف عليه السلام را نشان می دهد. البته كلمه ای نيز درباره زليخا، طرف مقابل او هم به كار می گيرد كه با آن كلمه هويت ظاهر و باطن اين زن را نشان می دهد.
مطلبی كه درباره حضرت يوسف عليه السلام دارد، به سبب رفعت، م نزلت و مقام او بود و اين حقيقتی كه در آن حضرت بود، او را به مقام قرب حضرت حقّ رساند، اما آنچه در زليخا بود، سبب حركت او به پست ترين مرحله شد كه در آيات ديگر قرآن مجيد از اين نقطه تاريك و پرخطر به «أَسْفَلَ سافِلِينَ» تعبير می كند.
دو نكته بسيار مهم و مخالف هم كه يكی باعث رفعت بی نهايت بود و ديگری سبب پستی بی نهايت. البته من عاقبت اين زن را خبر ندارم و نمی دانم كه آيا بعداً خود را نجات داد يا نه. برای اين كه در پيشگاه پروردگار شرعاً مسئول نباشم، دوران درگيری او را با حضرت يوسف عليه السلام، مورد بحث قرار دادم و كاری به عاقبتش نداشتم.
برای من معلوم نيست و در ضمن مطالعاتم نيز به نقطه اتكاء و اعتمادی نسبت به عاقبت او برنخوردم. البته خارج از قرآن، داستان سرايان مسائلی را درباره اين زن