چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 248
«جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ» «1»*
هدايت كند و اگر روح خاموش باشد و زير پرده های ظلمت هوس ها، شهوات و غرائز پنهان بماند و تمام درهای فعاليت های متناسب با خود را به روی خود ببندد، به تعبير قرآن مجيد: مرده ميان قبرِ بدن می شود كه اين قبر متحرك، آن مرده را با خودش تا دوزخ می برد. از آنجا به بعد نيز ديگر جای برگشت به دنيا نيست. «2»
تصوير دو حقيقت در يوسف و زليخا
حكايت حضرت يوسف عليه السلام و زليخا، حكايت اين دو حقيقت است. روح جاذبه داری كه بر اساس تربيت الهی، فيوضات پروردگار را جذب می كرد و كارگردان بدن بوده است. آن روح با عظمت كه جلوه گاه انوار حق بود، بدن و همه ابزار او را در تصرّف خود داشت و چون آن روح، جلوه گاه انوار بود، تمام اعضای بدن نيز كار نورانی، ملكوتی و الهی می كرد.
بدنی كه لقمه كامل حتی يك حيوان نيست، اين همه بها دادن به اين بدن و غرائز و شهوات آن به طور نامعقول و نامشروع برای چيست؟ اين همه نوكری كردن برای بدن، آن هم در تمام طول عمر، كه عده ای در اين زمان حتی يكبار به جان، باطن و روح خود نگاه نمی كنند.
البته اين ساختمان بدن نيز اين طور كه تجربه تاريخ ثابت كرده است، از چهل سالگی به بعد شروع به فروريختن می كند. «3» اما فروريختن بدن به قدری كند است
______________________________ (1)- بقره (2): 25؛ «بهشت هايی ويژه آنان است كه از زيرِ [درختانِ ] آن نهرها جاری است.»
(2)- اشاره به آيات 99- 100 سوره مومنون؛ «حَتَّی إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ* لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی يَوْمِ يُبْعَثُونَ »
(3)- جامع الأخبار: 120؛ مستدرك الوسائل: 12/ 157، باب 96، حديث 13771؛ «قَالَ النَّبِيِّ صلی الله عليه و آله أَبْنَاءَ الْأَرْبَعِينَ زَرْعٌ قَدْ دَنَا حَصَادُهُ وَ أَبْنَاءَ الْخَمْسِينَ مَا ذَا قَدَّمْتُمْ وَ مَا ذَا أَخَّرْتُمْ أَبْنَاءَ السِّتِّينَ هَلُمُّوا إِلَی الْحِسَابِ لَاعُذْرَ لَكُمْ أَبْنَاءَ السَّبْعِينَ عُدُّوا أَنْفُسَكُمْ مِنَ الْمَوْتَی.»