فارسی
جمعه 25 آبان 1403 - الجمعة 12 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 251

تبديل شدن موسای چوپان به كليم اللّه

اگر انسان چند دقيقه درباره كلام خدا فكر كند، متوجه می شود شخصی گليم به دوش و بيابانگرد ده ساله رابه كليم الله تبديل كرد. مگر قبل از كليم اللهی چه كسی بود؟ ايشان شخصی فراری از مصر بود كه به دنبالش می گشتند تا او را اعدام كنند.

البته اعدام به ناحق.

خدا در قرآن می فرمايد:

«خائِفاً يَتَرَقَّبُ» «1»

با اضطراب و ترس از جانش فرار كرد. علت ترسيدن او نيز اين بود كه نبايد كشته می شد، ولی به دنبالش بودند كه او را بكشند.

از ابن عباس نقل شده: «2» بين مصر و مدين حتی لقمه ای نان خشك نداشت، علف بيابان می خورد كه بعد از مدتی گويا سبزی علف از شكم ايشان خود را نشان می داد.

در مدين به انسان والايی برخورد كرد به نام شعيب پيغمبر عليه السلام كه گلّه دار بود. با

______________________________
(1)- قصص (28): 18؛ «با حالت بيم و نگرانی صبح كرد، در حالی كه [آثار و عواقب حادثه اتفاق افتاده را] انتظار می كشيد.»

(2)- بحار الانوار: 13/ 58، باب 2؛ قصص الأنبياء للجزائري: 229؛ «عن ابن عباس أنه خرج من مصر إلی مدين و بينهما مسيرة ثمان ليال و يقال نحو من كوفة إلی البصرة و لم يكن له طعام إلا ورق الشجر فما وصل إليها حتی وقع خف قدميه و إن خضرة البقل تتراءی من بطنه قالت العلماء لما انتهی موسی إلی أرض مدين في ثمان ليال نزل في أصل شجرة و إذا تحتها بئر و هي التي قال الله تعالی (قصص: 23) «وَ لَمَّا وَرَدَ ماءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَيْنِ تَذُودانِ أي تحبسان أغنامهما فقال لهما ما خَطْبُكُما قالَتا لا نَسْقِي حَتَّی يُصْدِرَ الرِّعاءُ لأنا امرأتان ضعيفتان لا نقدر علی مزاحمة الرعاء فإذا سقوا مواشيهم سقينا أغنامنا من فضول حياضهم وَ أَبُونا شَيْخٌ كَبِيرٌ» تعنيان شعيبا.»







گزارش خطا  

^