فارسی
جمعه 25 آبان 1403 - الجمعة 12 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 252

هم قرارداد بستند. خدا در قرآن می فرمايد: به او گفت: مهريه دختر من اين است كه هشت سال حيوانات مرا به بيابان می بری، می چرانی و برمی گردانی، بعد از هشت سال، دخترم را به ازدواج تو می دهم.

هشت سال گاو و گوسفند به بيابان می برد و برمی گرداند. آن وقت اين چوپان گليم پوش، با آن چوب دستی بی ارزش چوپانی خود، وقتی از پدر زن خود خداحافظی می كند كه با خانواده اش به مصر بيايد، در مسير، هوا سرد بود، به آنها می گويد: آتشی را در بيابان می بينم، شما اينجا بنشينيد، من بروم برای شما آتش بياورم، بعد چوب ها و خارهای بيابان را جمع كنم و آتش روشن كنم:

«إِنِّي آنَسْتُ ناراً لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْها بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ» «1»

بعثت چوپان ژنده پوش به پيامبری

به دنبال آتش رفت، ولی آن دل و آن روح چه بود كه بدن به دنبال آتش رفت، اما دل و جان او وقتی نزديك آنجا رسيد، اين صدا را شنيد:

«إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُویً* وَ أَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِما يُوحی * إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي* إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكادُ أُخْفِيها لِتُجْزی كُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعی » «2»

______________________________
(1)- قصص (28): 29؛ «من آتشی ديدم، [می روم ] شايد خبری از آن برای شما بياورم يا پاره ای از آتش را می آورم تا گرم شويد.»

(2)- طه (20): 12- 15؛ «به يقين اين منم پروردگار تو، پس كفش خود را از پايت بيفكن؛ زيرا تو در وادی مقدس طوی هستی.* و من تو را [به پيامبری ] برگزيدم، پس به آنچه وحی می شود، گوش فرا دار.* همانا! من خدايم كه جز من معبودی نيست، پس مرا بپرست و نماز را برای ياد من برپا دار.* بی ترديد قيامت كه می خواهم زمان وقوعش را پنهان بدارم، آمدنی است، تا هر كس را برابر تلاش و كوششی كه می كند، پاداش دهند.»







گزارش خطا  

^