فارسی
پنجشنبه 15 شهريور 1403 - الخميس 29 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 223

هم آطور كه از ظاهر روايت بر می آيد انسان های متعصبی بوده اند. پس از چندی، اين جوان سخت مريض شد و در بستر مرگ افتاد. روزی، رسول خدا احوالش را پرسيد، گفتند: در مرض موت است. حضرت به عيادت او رفتند و بالای سر آن جوان نشستند و او را صدا كردند. جوان چشمانش را گشود و گفت: لبيك يا ابا القاسم! پيغمبر فرمودند: بگو لا اله الا اللّه. جوان دلش می خواست بگويد ولی به پدرش نگاه كرد و چيزی نگفت. پيامبر بار ديگر او را به اسلام دعوت كرد ولی او دوباره به پدرش نگاه كرد و چيزی نگفت. برای سومين بار، پيغمبر با لحن محبت آميزی او را مخاطب قرار دادند. جوان دوباره به پدرش نگاه كرد. پدر گفت:

اگر دوست داری بگو و اگر نمی خواهی نگو. جوان نيز گفت: «اشهد ان لا اله الا اللّه و ان محمدا رسول اللّه» و درگذشت. پيغمبر به يارانش گفت: او را غسل دهيد و كفن كنيد تا من بر او نماز بگزارم. سپس، از خانه آن يهودی بيرون آمدند درحالی كه می گفتند: خدايا از اين كه در اين فرصت كوتاه بنده ای از بندگانت را به دست من هدايت كردی واز آتش دوزخ نجات دادی تو را شكر می كنم! [14]

به اين می گويند اغتنام فرصت. دو سه دقيقه هم بيشتر نكشيد، ولی به راستی فرصت ارزشمندی بود كه ارزش آن را جز خدا و پيامبرش كسی نمی داند. برای بيان ارزش اين فرصت كافی است بدانيم كه رسول خدا به امير مومنان فرموده اند:

«يا علی، لئن يهدی اللّه بك رجلا خير لك مما طلعت عليه الشمس أو غربت». [15]

ای علی، اگر يك نفر به دست تو هدايت شود، برای تو از آنچه خورشيد بر آن طلوع و غروب می كند بهتر است.

انبياء و ائمه طاهرين تمام لحظات عمر خود را غنيمت می شمردند، چون تمام لحظات را فرصت می دانستند.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^