چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 253
من خدای تو هستم كه با تو حرف می زنم. اين آتش نيست، بلكه جلوه ای از نور من است. من تو را به پيغمبری انتخاب كردم، اما فعلًا وظيفه تو اين است كه مرا عبادت كنی و اگر می خواهی در ياد من باشی، نماز بپادار و بدان كه من قيامت را حتماً برپا می كنم.
«تُجْزی كُلُّ نَفْسٍ» «1»
برای اين كه هر كسی را به پاداش اعمالش برسانم. از اين ژنده پوش و گليم پاره چوپان، كليم الله بيرون آمد. بعد خدا به او گفت:
«وَ ما تِلْكَ بِيَمِينِكَ يا مُوسی » «2»
در دست تو چيست؟ عرض كرد:
«قالَ هِيَ عَصايَ أَتَوَكَّؤُا عَلَيْها وَ أَهُشُّ بِها عَلی غَنَمِي وَ لِيَ فِيها مَآرِبُ أُخْری » «3»
چوبدسی و عصا است، به آن تكيه می دهم و گوسفندهايم را با آن می رانم و برای اين حيوان ها برگ درخت می ريزم. خطاب رسيد:
______________________________ (1)- غافر (40): 17؛ «امروز هر كس را در برابر آنچه انجام داده است، پاداش می دهند.»
(2)- طه (20): 17؛ «و ای موسی! اين [قطعه چوب ] در دست راستت چيست؟»
(3)- طه (20): 18؛ «گفت: اين عصای من است، بر آن تكيه می زنم، و با آن برگ درختان را برای گوسفندانم فرو می ريزم و مرا در آن نيازهای ديگری هم هست.»