فارسی
پنجشنبه 15 شهريور 1403 - الخميس 29 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 227

وقتی ضربت ابن ملجم تمام بدن پدرم را تحت تأثير قرار داد و ديگر برای من معلوم شد ايشان از دست می رود، كنار بستر ايشان نشستم و گريه كردم؛ گريه ای از سر سوز و با ناله. همه وجودم داشت گريه می كرد. ايشان فرمود: آيا ناله می كنی و اشك می ريزی؟ عرض كردم: چگونه گريه نكنم درحالی كه تو را در اين حال می بينم؟

امير المومنين در آن حال وخيم كه ساعتی به پايان عمر شريفش نمانده چقدر زيبا فرصت را غنيمت می شمارد! امام حسن می فرمايد: پدرم فرمود:

«ألا اعلمك خصالا أربع إن أنت حفظتهن نلت بهن النجاة و إن أنت ضيعتهن فاتك الداران؟».

می خواهی چهار چيز يادت بدهم كه اگر به آن ها عمل كنی، سعادت دنيا و آخرت نصيبت می شود و اگر ان ها را رعايت نكنی، دنيا و آخرتت بر باد است؟

واقعا، چقدر عجيب است اين رفتار و چقدر زيباست اين طرز غنيمت دانستن فرصت! انسان در بستر مرگ دست وپا بزند ولی در عين حال بستر مرگ را به كلاس درس تبديل كند و يك امام معصوم به امام معصوم ديگر درس بدهد.

1. «يا بنیّ لا غنی اكبر من العقل».

سرمايه ای در اين عالم بزرگ تر و پرمايه تر از عقل وجود ندارد.

اين خيلی سخن مهمی است. زيرا انسان سرمايه ای سنگين تر و بالاتر از عقل كه مايه انديشه و تفكر است ندارد. در داستان اصحاب كهف، قدرت انديشه بود كه تعدادی درباری كافر مشرك بی دين را با پروردگار عالم پيوند داد و سبب شد از دربار و پست ومقام دل بكنند و از سرزمين خود فرار كنند و در آن غار حاضر شوند. مشقت فرار و اضطراب آن خسته شان كرده بود. خوابيدند تا بعد از بيدار شدن فكری برای خود بكنند. وقتی بيدار شدند، بزرگشان تلميخا گفت گرسنه مان




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^