فارسی
سه شنبه 13 شهريور 1403 - الثلاثاء 27 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 196

- قصص، 31: «و أن ألق عصاك فلمّا رءاها تهتزّ كأنها جانّ ولی مدبرا و لم يعقّب يموسی أقبل و لا تخف إنّك من الامنين» عصايت را بيفكن! هنگامی كه (عصا را افكند و) ديد همچون ماری با سرعت حركت می كند، ترسيد و به عقب برگشت، و حتّی پشت سر خود را نگاه نكرد! ندا آمد: برگرد و نترس، تو در امان هستی!]

[ (8). زمر، 7.]

[ (9). مفهوم اين عبارت در آيات زير مشاهده می شود:

- فإن تولّيتم فما سألتكم مّن اجر إن أجری إلا علی اللّه و أمرت أن أكون من المسلمين.

- و ما تسئلهم عليه من أجر إن هو إلا ذكر لّلعلمين.

- قل ما أسئلكم عليه من أجر إلا من شاء أن يتّخذ إلی ربّه سبيلا.

- و ما أسئلكم عليه من أجر إن أجری إلا علی رب العلمين. (چهار بار)

- قل ما سألتكم مّن أجر فهو لكم إن أجری إلا علی اللّه و هو علی كلّ شی ء شهيد.]

[ (10). مثنوی معنوی، دفتر چهارم، بيت 783. در اين معنا، مولوی مطالب مهمی را از زبان سليمان خطاب به بلقيس بيان می كند:

جمله ذرات زمين و آسمان

لشكر حق اند گاه امتحان

باد را ديدی كه با عادان چه كرد؟

آب را ديدی كه در طوفان چه كرد؟

آنچه بر فرعون بزد آن بحر كين

و آنچ با قارون نموده ست اين زمين

و آنچه آن بابيل با آن پيل كرد

و آنچه پشّه كله نمرود خورد

و آنك سنگ انداخت داودی به دست

گشت شصّد پاره و لشكر شكست

سنگ می باريد بر اعدای لوط

تا كه در آب سيه خوردند غوط

گر بگويم از جمادات جهان

عاقلانه ياری پيغامبران

مثنوی چندان شود كه چل شتر

گر كشد، عاجز شود از بار پر

دست بر كافر گواهی می دهد

لشكر حق می شود، سر می نهد

ای نموده ضد حق در فعل درس

در ميان لشكر اويی، بترس

-]




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^