فارسی
پنجشنبه 08 شهريور 1403 - الخميس 22 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 137

از ان حقيقت جدا می شوند، از شدت رنجی كه می كشند هلاك می شوند؛ يعنی قلبشان ديگر برای زنده نگاه داشتنشان تلاشی نمی كند و از كار می افتد.

نمی دانم نام آن گروه از انسان ها را كه چنين ديدگاهی دارند چه بايد گذاشت، ولی ظاهرا بهترين تعبير در حق آنان همان است كه در دعای كميل آمده است:

«يا غاية آمال العارفين».

عارفانی كه امير المؤمنين از آن ها سخن می گويد كاری به خانقاه و كشكول و تبرزين ندارند. رئيس كل عارفان عالم، پس از رسول خدا، خود حضرت بوده كه به جای خانقاه، مسجد و به جای تبرزين و كشكول، قرآن داشته است.

اين عارفان هستی را به دريا تشبيه كرده و انسان را ماهی اين دريا دانسته اند. هستی منزلی است كه معشوق برای مهمانان و عاشقانش ساخته است. در اين منزل، اهالی نگاه صحيح جز خدا و يكرنگی نمی بينند. برای آن ها مساله خيلی روشن است. آن ها معتقدند هستی ميهمانخانه ای بيش نيست و يك صاحب هم بيشتر ندارد. ما نيز در آن چند صباحی مهمانيم. او ما را دعوت كرده تا رشد كنيم و شايسته نشستن در مقام قرب شويم. بعد از اين كه ما در مقام قرب نشستيم، او پذيرايی را به تناسب قربمان عوض می كند و به بهشت ابدی تبديل می كند؛ يعنی 50- 60 سال از اين مهمانی در اين دنيا و ادامه بی نهايتش در آن دنياست.

گر شبی در خانه جانانه ميهمانت كنند

گول نعمت را مخور مشغول صاحبخانه باش.

مهم اين است كه اگر در اين دنيا به خوردنی ها و نوشيدنی ها و




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^