فارسی
جمعه 18 آبان 1403 - الجمعة 5 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 272

«... فإذا احببته كنت عينه التی يبصر بها و اذنه التی يسمع بها و يده التی يبطش بها و رجله التی يمشی بها و فؤاده الذی يعقل به و لسانه الذی يتكلم به ...». [22]

خدا آب داد

نقل است كه روزی امير المؤمنين در ايام حكومتش به مزرعه ای رفت و از ابی نيزر پرسيد: قنات به آب رسيد؟ گفت: نه مولا جان! فرمود: طناب را به كمر من ببند و مرا داخل قنات بفرست. كلنگ را نيز حضرت با خود برداشت. مدتی بعد، يك مرتبه ابی نيزر شنيد حضرت فرياد می زند:

خداوند به اندازه گلوی شتری از اين چاه آب داد.

چشم خدابين اين چشم است. می گويد خدا آب داد، درحالی كه قارون می گفت هرچه دارم خودم به دست آورده ام:

«إنما أوتيته علی علم عندی ...». [23]

گفت: جز اين نيست كه اين ثروت و مال انبوه را بر پايه دانشی كه نزد من است گرد آورده ام.

اين دل اريكه سلطنت فرعون است و آن دل عرش الرحمان. زبان هم همان را می گويد كه دل می گويد و چشم همان را می بيند كه دل می بيند.

وقتی حضرت از چاه بيرون آمد خسته بود. علی مردی بود كه شب ها كم می خوابيد و روزها به درد مردم و امور حكومت می رسيد و آن روز هم در قنات كار كرده بود. فرمود: ابی ميذر چيزی برای خوردن داری؟

گفت: دو تا نان جو و كمی پيه بز و دوسه تا كدو دارم كه پريروزها چيده ام و پلاسيده شده است. فرمود: همان را بياور! اما وقتی نگاه حضرت به آن غذا افتاد، اشك در چشمش حلقه زد و گفت: خدايا، چه لياقتی در علی ديدی كه چنين غذايی نصيبش كردی؟ خيلی اين سفره شاهانه شد! بعد يكی دو لقمه خورد و دستش را روی كمش گذاشت و فرمود: مرده باد بنده شكم. [24]




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^