حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 334
- ام سلمه در غزوات متعددی چون مريسيع، خيبر، حديبيه، خندق، فتح مكه و حنين، رسول خدا را همراهی كرد. بعدها هر ماه به ميدان جنگ احد می رفت و بر شهيدان سلام می فرستاد. وی احاديث فراوانی از حضرت رسول (ص) نقل كرده است و در كتب اهل سنت آورده اند كه «مسند» او بر 378 حديث مشتمل است، اما هنوز چنين فهرستی از احاديث منقول از ام سلمه در منابع شيعه تهيه و منتشر نشده است. از احاديث او كه در كتب فريقين آمده است، می توان به شأن نزول آيه تطهير، حديث كساء، و نيز روايت نبوی درباره وقايع كربلا و شهادت امام حسين (ع) اشاره كرد.
گفته اند كه تربيت امام حسين (ع)- در دوران كودكی به او محول شده بود.
ام سلمه همچنين از ابو سلمه بن عبد الاسد و حضرت فاطمه (ع) حديث روايت كرده است و گروهی از او استماع حديث كرده اند كه نام انان در منابع مختلف آمده است.
فهرستی كامل از راويان ام سلمه در معاجم رجالی شيعه ديده نشده است.
بنابر روايات، ام سلمه پس از رحلت پيامبر (ص)، يكی از مدافعان اهل بيت (ع) به شمار می رفت؛ چنان كه از حضرت فاطمه (ع) در برابر انكار ابو بكر نسبت به ميراث پيامبر (ص)، دفاع كرد و در آن سال خود از «عطاء» محروم ماند. هم چنين، پس از قتل عثمان، وقتی طلحه و زبير به مكه رفتند و عايشه را به جنگ با علی (ع) تشويق كردند، عايشه ام سلمه را برانگيخت، اما وی عايشه را از اين كار برحذر داشت. وقتی او از عايشه مأيوس شد. امام علی (ع) را از قصد اصحاب جمل آگاهانيد و پسرش عمر بن ابی سلمه را به خدمت آن حضرت گسيل داشت.
امير المؤمنين (ع) بعدا اين پسر را والی بحرين، سپس والی فارس و به قولی والی حلوان و ماه و ماسبذان كرد.
با آن كه گفته اند كه او جابر بن عبد اللّه انصاری و برادرزاده اش را از بيم جانشان توصيه به بيعت با معاويه كرد، ولی چون به دستور معاويه، علی (ع) بر روی منبر لعن شد، ام سلمه نامه ای به معاويه نوشت و سخت سرزنشش كرد. در دوران يزيد، پس از شهادت حضرت حسين (ع)، ام سلمه به عزاداری پرداخت و به هنگام بازگشت امام زين العابدين (ع)، كتاب های علم امير المؤمنين (ع) و ذخاير نبوت و خصايص-]