حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 271
اين گونه است كه در پس اين چشم دريايی به وجود می آيد كه پروردگار از آن چنين ياد می كند:
«و إذا سمعوا ما أنزل إلی الرسول تری أعينهم تفيض من الدمع مما عرفوا من الحق يقولون ربنا آمنا فاكتبنا مع الشاهدين». [18]
و چون آنچه را كه بر پيامبر نازل شده بشنوند، ديدگانشان را می بينی به سبب آنچه از حق شناخته اند لبريز از اشك می شود و می گويند: پروردگارا، ايمان آورديم، پس ما را در زمره گواهان بنويس.
اين ها چشم گريانی برای پروردگارشان دارند. اين چشمه از متن قرآن می جوشد كه چشمه فيض خداست.
گر خدا خواهد كه غفاری كند |
ميل بنده جانب زاری كند. |
|
[19]
اگر قلب يوسف بشود، گوش نيز چنين گوشی می شود:
«و الذين اجتنبوا الطاغوت أن يعبدوها و أنابوا إلی اللّه لهم البشری فبشر عباد. الذين يستمعون القول فيتبعون أحسنه أولئك الذين هداهم اللّه و أولئك هم أولوا الالباب». [20]
و بر كسانی كه از پرستيدن طاغوت (بت ها، اربابان كفر و شيطان های سركش) دوری كردند و به سوی خدا بازگشتند مژده باد. پس به بندگانم مژده ده؛ آنان كه سخن را می شنوند و از بهترينش پيروی می كنند. اينانند كسانی كه خدا هدايتشان كرده و اينان همان خردمندانند.
اين گوش همان است كه امير المؤمنين فرمود:
[21]
در روايات آمده است كه اگر چنين تحولی در درون انسان اتفاق بيفتد، دوستی خدا در قلب جای می گيرد. خداوند نيز دست دوستی به چنين بنده ای خواهد داد و از آن به بعد دست او دست خدا می شود، زبان او زبان خدا، چشم او چشم خدا و ... در نتيجه، ديگر محال است قلب انسان به بدی متوجه شود و از اعضاء كار ناپسندی سر بزند يا مثلا شكم لقمه حرامی را قبول كند.