حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 5
سه پيامبر عقل يوسف را. يوسف، به جز عقل خودش، در همه امور زندگی متكی به رهبری بود كه عقل كامل بود. او با عقل اول كليات را درك می كرد و تفسير آنها را از عقل دوم كه پيغمبر خدا و در عين حال پدرش بود جويا می شد. بدين ترتيب، او با تمام وجود حقايقی را كه با عقل خود از پهنه هستی درك می كرد به همراه توضيحی كه پيغمبر زمانش می داد می پذيرفت، لذا چشمش هر روز بيناتر و نظرگاهش هر لحظه فراخ تر می شد تا جايی كه نگاهش به نگاهی نامحدود تبديل شد و توانست اعماق ملكوت و ابديت را نيز ببيند. او به رصدخانه شگفت انگيزی تبديل شده بود كه تمامی حقايق را رصد می كرد و اگر تفسير آنها نيز برايش روشن نبود، از آن عقل كامل و رهبر آسمانی توضيح می خواست.
در اوايل سوره يوسف (آيات 4- 6)، سخن از خوابی است كه اين عقل دوم آن را برای يوسف تعبير می كند. در اين مرحله، او به پدر می گويد:
«يا أبت إنّی رأيت أحد عشر كوكبا و الشّمس و القمر رأيتهم لی ساجدين».
پدرم، من در خواب ديدم يازده ستاره و خورشيد و ماه برايم سجده می كنند.
يعقوب پيامبر در جواب او به دو مساله اشاره می كند. اول اين كه:
«قال يا بنیّ لا تقصص رؤياك علی إخوتك».
ای پسرك من، خواب خود را برای برادرانت باز مگو!
زيرا در خانواده من انسان های كم تحمل و كم ظرفيتی زندگی می كنند كه ديد باز و حوصله گسترده ای ندارند. تو نيز پيش چشم كم ظرفيت ها و كم حوصله ها پرده از اين راز برندار و اين گنج را هويدا مكن، زيرا:
آن ها نقشه های خطرناكی بر ضد تو به كار می بندند.
دانه پنهان كن به كلی دام شو |
غنچه پنهان كن گياه بام شو |
|