حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 25
خداوند نيز در جواب آنان بلافاصله می گويد: «فكفروا»، هركس پيغمبر مرا اين گونه ببيند كافر و نجس و پليد است.
اين نگاه منفی دو گروه از مردم در برابر كلمات حق پيامبر بود كه قرآن از آن ها ياد می كند: اول، تكيه بر جنبه های انسانی پيامبر و دوم، دروغگو و ساحر و مجنون معرفی كردن ايشان. قرآن در ادامه اين آيه به رسول خدا می گويد:
«انظر كيف ضربوا لك الأمثال فضلّوا فلا يستطيعون سبيلا». [13]
ای پيامبر، بنگر كه چگونه (و بر پايه چه امور نامعقولی) اين اوصاف را برای تو بيان كردند. پس (به سبب لجاجت، تكبر، دشمنی و تعصب) گمراه شده اند و نمی توانند راهی به سوی حق بيابند.
پس از همه اين شرارت ها، وقتی دشمنان ديدند نمی توانند مانع رشد اين پيام الهی شوند به زور متوسل شدند و تلاش كردند از را جنگ و خونريزی پيامبر را از ميان بردارند و به خيال خود از اين گرفتاری نجات يابند، لذا بارها با او به جنگ برخاستند [14]
اسعد بن زراره: نمونه وجدان بيدار
در مقابل اين گروه، كسانی هم بودند كه با عقل و وجدان و فطرت پيامبر را می ديدند و كلامش را می شنيدند و بدون اين كه حتی معجزه ای طلب كنند به او ايمان می آوردند.
شيخ طبرسی در كتاب إعلام الوری از علی بن إبراهيم قمی نقل می كند كه بعد از اين كه قبيله خزرج از قبيله اوس در جنگ شكست خودر، أسعد بن زراره برای جلب حمايت قبيله قريش به منزل دوست خود عتبه بن ربيعه [15] به مكه رفت. اما عتبه به او پاسخ داد: