حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 296
در بخش سوم روايت نيز حضرت می فرمايند: در تمام امور زندگی از خدا پروا داشته باش و او را حاضر و ناظر و مراقب و آگاه ببين و بدان كه او حتی پلك به هم زدن ها، اشاره های ابرو، معنی نگاه ها، و خيالات انسان را می بيند و همه آن ها را در روز قيامت به او نشان می دهد.
اين روايت كه پيش از اين نيز درباره آن سخن گفته ايم برای نشان دادن اهميت بيداری قلب كافی است، زيرا بدون حضور و بيداری قلب نه نماز انسان پرمنفعتی است و نه پيشه كردن تقوای الهی ممكن است.
برای بيداری قلب نيز زمينه های فراوانی قرار داده شده است و خداوند اسباب اين بيداری را برای هركس به نوع، كيفيت، و صورتی فراهم می كند كه اگر به آن ها توجه كند متنبه شده و راه را خواهد يافت.
سخنی كه سبب بيداری پادشاهی شد.
آورده اند كه در ساليان دور پادشاهی زندگی می كرد كه كشور گسترده ای داشت، اما بعدها تغيير موضع داد و مسير زندگی اش را عوض كرد و پس از چشم پوشی از مقام سلطنت به انسانی معنوی و تأثيرگذار تبديل شد. سبب اين تغيير موضع نيز اين بود كه روزی، در زمان اوج سلطنتش، مغرور و متكبر به تخت تكيه داده بود و وزيران و نظاميان به رسم معمول در دو طرف تختش ايستاده بودند كه ناگهان مردی با لباس های كهنه و گردوخاك گرفته از راه رسيده و از مأموران رده اول كاخ هم عبور كرد و به وسط تالار دربار آمد، ولی در ان جا گرفتار شد و ماموران با چوب و تازيانه به او حمله كردند. وقتی از او پرسيدند كه در دربار چه می كردی و برای چه به اين جا آمدی؟ گفت: هيچ! داشتم از اين جا عبور می كردم، ديدم خسته ام. چشمم به اين كاروانسرا افتادگفتم بيايم استراحتی بكنم!