فارسی
دوشنبه 01 مرداد 1403 - الاثنين 14 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عبرت های روزگار، ص: 283

«انَّ بَعْضَ الظنِّ اثْم» «1» ای خداوند هست و نيست همه

كه به تحقيق واقفی ز اسرار

عمر و توفيق ده مرا چندان

كه كنم زآنچه گفتم استغفار «2» اما خموشی و سكوت همچون پرده ای است و يا سدی در برابر اين گونه گمان ها.

گمان هايی كه گاه منشأ مفسدت های فراوان می شوند.

خموش باش، چه بسيار ديده ايم كه داد

زبان سرخ سر سبز را به تيغ كبود «3» حال از آنجا كه زلَّت ها و لغزش ها همچون حلقات زنجير به يكديگر بسته و پيوسته اند، بدگمانیِ برادران نيز آنان را به لغزشی ديگر واداشت.

باری، آنها به گرد هم نشستند تا چاره انديشی كنند. و چاره را جز در اين نديدند كه يوسف را از ميان بردارند. و برداشتن يوسف را نيز در اين ديدند كه وی را به صحرا برده و در چاهی تاريك فرو افكنند. و گفتند:

چاره اين كار همين است و بس «4» ای بيچاره انسان! تو كه می توانی صفحه اعمال خويش را غرقه از خير كنی، چرا اين گونه به شر و شرارت می گرايی؟!

البته اعمال انسانی صورت انسانی و خير به خود نمی گيرند جز آنكه نخست خيالات انسان تصحيح و اصلاح شود.

گر كنی انديشه، بِه انديشه كن «5»

______________________________
(1) حجرات/ 12.

(2) قاآنی، 1270.

(3) ملك الشعرای بهار، متوفی 1330 شمسی.

(4) نظامی گنجوی، مخزن الاسرار، بيت 47، بند 35.

(5) نظامی گنجوی، مخزن الاسرار، بيت 8، بند 59.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^