فارسی
سه شنبه 18 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 27 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عبرت های روزگار، ص: 17

هر چه در اين بزم نشانت دهند

گر نستانی بِه از آنَت دهند

ميرزا، از مرجعيت ايران گذشت، خداوند نيز مرجعيت جهان شيعه را بر عهده او نهاد.

حريم اهل بيت

روزی مرحوم ميرزا نشسته بود، و عالمان ديگر نيز در گرداگرد ايشان.

و سيد حيدر حلّی از شاعران برجسته عراق، يكی از سروده های خود را در رثای اهل بيت مكرم قرائت می كرد. سروده ها رسا و ناب و دلنشين بود. و ميرزا و نيز حاضران را سخت به وجد و ذوق آورده بود. ميرزا به عموزاده خود، سيد اسماعيل شيرازی، كه مردی خردمند و بصير و آگاه بود رو كرد و گفت: می خواهم بيست ليره عثمانی به سيد حيدر حلّی بابت اين سروده بلند هديه كنم.

سيد اسماعيل گفت: خطاست. و اشتباه. و هرگز، اين كار را نكنيد.

ميرزا پرسيد: چرا؟!

گفت: اكنون، مرجعيت شيعه با شماست. و به واقع در جايگاه رفيع امامان گرام و گرانمايه نشسته ايد. و از شما همان چشم داشت و توقع و انتظار می رود كه از ايشان می رفت. و خود بيش از من وقوف داشته و داريد كه آن بزرگواران به شاعرانی همچون: دِعبل خزاعی و يا سيد حِميری و يا كُمَيت زياد اسدی، بابت سروده ای كه می سرودند و به پاسداشت فرهنگ و ادب و ترويج خوبی و خوبان، هزاران دينار طلا به ايشان هديه می كردند.

در ميان ايشان يكی همچون فرزدق كه از شاعران دربار بود. روزی شعری در باب امام سجاد عليه السلام سرود و قرائت كرد. و دربار تحمل نكرد. او را به زندان افكند. امام توسط واسطه ای به فرزدق پيغام فرستاد كه: اندوهی جهت قطع مزايا و حقوق خويش از سوی دربار نداشته باشد كه من خود از اين پس تا چهل




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^