فارسی
دوشنبه 17 ارديبهشت 1403 - الاثنين 26 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عبرت های روزگار، ص: 161

هر كه اندر عشق يابد زندگی

كفر باشد پيش او جز بندگی «1» و در آستان خداوند نيز چيزی به قيمت بندگی نيست. و نه چيزی اعتبار و بهای آن را دارد.

جز خضوع و بندگی و اضطرار

اندر اين حضرت ندارد اعتبار «2» «وَلكن وَجَدْتُكَ اهْلًا لِلْعِباده» «3» يعنی اگر بساط بهشت را برچينند، و نيز طومار دوزخ را بپيچند، باز علی بر سجاده است. و اگر ابودرداء نيز دوباره از كنار نخلستان كوفه عبور كند، باز همان آهنگ حزين را می شنود، و پس از آن نيز می بيند كه علی بر خاك، همچون مرده ای، افتاده است. و دوباره، شتابان، خود را به خانه فاطمه می رساند. و از مرگ مولی خبر می دهد، اما باز می شنود، كه علی نمرده است، بلكه از هوش رفته و دوباره به هوش می آيد، و اين ماجرای تمام شب های علی است.

شب مردان خدا روز جهان افروز است

روشنان را به حقيقت شب ظلمانی نيست

جهاد

كسانی كه خدا را بنده نباشند، هوای شاهی و سلطنت دارند، و ديگران را نيز به بندگی خويش می خواهند، حال آنكه هيچ بندگی نكرده اند.

چون ندادت بندگیِ دوست دست

ميل شاهی از كجايت خاسته ست «4»

______________________________
(1) مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بيت 1866.

(2) مثنوی معنوی، دفتر سوم، بيت 1323.

(3) بحارالانوار: ج 41، ص 14.

(4) مثنوی معنوی، دفتر سوم، بيت 4221.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^