فارسی
سه شنبه 02 مرداد 1403 - الثلاثاء 15 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عبرت های روزگار، ص: 84

من به پاره ای از دوستان خود گفته ام كه مرا از جهنم غمی نيست، چرا كه تنها نيستم. و تمامی در كنار هم هستيم. و همين، رنج عذاب را كمی كاهش می دهد.

البته، رفيق من، در زندگی خود نقطه ای روشن نيز داشت، و آن اينكه حريم، مقام و مرتبت وجود مقدس فاطمه زهرا عليها السلام را بزرگ، گرامی، و حرمت می داشت.

خدا را گواه می گيرم، درست چند روزی پس از مرگ او، يكی از دوستانم كه اهل توجه و حال نيز بود پيش من آمد و زار زار می گريست، و گفت: ديشب، فلانی را به خواب ديدم. سلام كردم. پرسيدم: كجايی؟ گفت: برزخ. و جامه ای تيره، چرك آلود، و سرا پا از گريسِ آلوده به خاك بر تن داشت.

پرسيدم: تو را كفن نكردند؟! گفت: به محض ورود از تنم درآوردند. و اين لباس را به تنم پوشاندند. و گفتند: اين، لباس تو، در اين عالم است.

از عيب های رفيق من يكی اين بود كه ميليون ها تومان خمس بدهكار بود، اما گوشش بدهكار نبود.

بله، وقتی ميزان خمس بالا گرفت، انسان به آسانی و آسودگی از آن بريده و دل كنده و جدا نمی شود.

وقتی رقم خمس پايين باشد، انسان با خود می گويد: چيزی نيست. اندك است. می پردازم. اما اگر يك روحانی، در كنار گوش شما بگويد: خمس شما، ده ميليون تومان است، قبول و پذيرش آن سخت، صعب و دشوار است.

اما يادتان باشد كه تمام اينها را از حلقوم ما بيرون می كشند.

ايشان می گفت: در خواب به او گفتم: چرا دست به دامانِ حضرت زهرا عليها السلام نمی شوی؟ گفت: از وقتی به اينجا آمده ام، تاكنون، بارها و بارها، به فرشتگان گفته ام، تنها يك دقيقه، آنهم از دور، اجازه دهند ايشان را ببينم، و از درد طاقت فرسا و رنج جانكاه خود با ايشان بگويم. نپذيرفتند. و می گويند: تا قيامت، لياقت و شايستگی ورود به آن حريم را ندارم.

عزيزان، دست به كار شويد، و كاستی ها، زشتی ها، نارسايی ها و عيوب خود را يكی پس از ديگری، از دامان خود دور سازيد. و حقوق حقداران را نيز به آنان




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^