فارسی
شنبه 30 تير 1403 - السبت 12 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عبرت های روزگار، ص: 50

است. زيرا هك اين زمين اگر امروز تن به تيغ گاوآهن ندهد، فراد كشتزاری سبز نخواهد بود.

همچنانكه اگر ورم و زخمی چركين بر بدن ظاهر شود، و آن را با تيغ تيز نيشتر آشنا نكنند، پيش می رود، و بدن را از كار می اندازد. پس هيچ جای اعتراض نمی ماند كه چرا بدن را با نيشتر و تيغ پاره می كنند.

همانطور كه اگر پارچه ای پر بها همچون: حرير و ابريشم و اطلس، به دست خياط سپارند، و او بر آن قيچی نهد، و پاره پاره سازد، كسی بر وی خرده نمی گيرد.

بل اجرت و پاداشی نيز بابت آن پرداخت می كند. چرا كه او می داند تا پارچه ها قطعه قطعه نشوند، جامه نمی شوند. و تا جامه نباشند بدن را نمی پوشانند. و هم مايه زينت نيستند.

درست مثل آهنگری كه آهن را به كوره ای از آتش می افكند و بيرون می كشد و آنگاه بر آن می كوبد، و قطعه قطعه می سازد، چرا كه او بصير و آگاه است و به خوبی می داند كه جز از اين راه به ابزار و آلات لازم دست نمی توان يافت.

و يا همچون قصابی است كه گوسفندی را به مسلخ می برد، و ذبح می كند، و آنگاه آن را قطعه قطعه می سازد. تا از اين راه تن های ناتوان را توان، و جان های بيمار را سلامت بخشد. پس بر او نمی توان خرده گرفت. همچنانكه بر آسيابان كه گندم ها را در زير سنگ آسياب در هم می كوبد، خرده نمی گيرند.

چون گندم ها نيز اگر آسياب نشوند آرد نخواهند شد و گرسنگان نيز در رنج گرسنگی می مانند. بنابراين، ارزش گندم در آسياب شدن است.

و آنگاه اين حقيقت را چاشنی كلام خود ساخت، كه انسان چيزی به مانند شمش می ماند. پس حدادی مانند پروردگار و شاگردانی نيز همانند انبيا بايد باشند، و آنرا شكل داده و از آن وجود زيورها و زينت هايی همچون: شرافت، اصالت، خاكساری، فروتنی، خشوع، مهر، و محبت، و صفای دل، و وفای جان به دست




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^