حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 325
خوب است ثروتمندان بدانند كه اسلام قبول ندارد يك نفر برای افطارش به زحمت نان و سيب زمينی تهيه كند، ولی چند خيابان آن طرف تر، كسی بار مالی ده بانك روی دوش پولش باشد. اين ثروت هيچ ملاك شرعی ای ندارد كه يك نفر پس از شصت سال عمر و سال ها زحمت پنجا متر خانه نداشته باشد، ولی چند خيابان بالاتر، يكی ديگر با چهل سال سن مالك شش برج ساخته شده و هشت برج در حال ساخت باشد. اين ثروت از كجا آمده است؟ بايد دراين باره فكر كرد و انديشه را به كار انداخت. و انسان مومن به اين مسائل فكر می كند.
تاريكی ای كه متعلق به مادر بود
نقل كرده اند كه يكی از اوليای خدا روزی نزد مادرش آمد و گفت: من خيلی موظب زندگی می كنم و خيلی مراقب رفتارم هستم. عباداتم نيز توأم با نور است، اما گاهی در عباداتم يكی خط تاريك می بينم!
البته، اين سخن تازه ای نيست، زيرا خيلی از اصحاب درباره حال و وضعشان از ائمه سؤال می كردند. برای مثال، كسی به امام زين العابدين، عليه السلام، عرض كرد: من برای نماز شب بيدار می شوم، اما نمی توانم از جايم بلند شوم. مريض هم نيستم، دلم هم می خواهد بروم وضو بگيرم و اين يازده ركعت را بخوانم، اما نمی دانم چرا نمی توانم خود را از رختخواب جدا كنم؟ [10] آيا فرداشب می توانم به بركت نفس شما نماز شب بخوانم؟
امام در پاسخ فرمودند: اگر علاقه داری نماز شب بخوانی، كمتر گناه كن. [11]
گناه كردن انسان را از انجام اعمال نيكو محروم می كند و او را زمين گير می سازد. مگر در دعای كميل امير المؤمنين نمی خوانيم:
. [12]