فارسی
يكشنبه 11 شهريور 1403 - الاحد 25 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 319

«رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ» «1»

اين صندلی مقام، مقداری از حكومت است، اما تو آن را به من عنايت كرده ای و اين ابزاری است كه با آن، مردم و بندگان تو را به حق خود برسانم.

حال به سراغ حكومتی ديگر برويم كه خدا در قرآن مجيد می فرمايد: از نظر جلال و شكوه، مانند آن حكومت نيامده و آن حكومت حضرت سليمان عليه السلام بود. «2» آن حكومتی كه آن حضرت داشت، بايد باد غرورش از همه شاهان عالم و رئيس جمهوران بيشتر باشد، اما ايشان هنگام عصر، از محل حكومت بيرون می آمد، معبدی در محله های فقيرنشين پيدا می كرد، همه نيز او را نمی شناختند، داخل صف عبادت كنندگان می شد، نفر كناری او می ديد اين شخص جديدی است كه می بيند. عجب انسان خاكساری است. به او دست می داد و عرض می كرد: اهل اينجا هستيد؟ می فرمود: بله، می پرسيد: شما چه كاره هستيد؟ می فرمود: مسكينی هستم كه دوست دارم با مساكين زندگی كنم. می پرسيد: كار، گرفتاری و مشكلی نداری؟ می فرمود: نه. بازوی سالمی دارم، در خانه زنبيل می بافم و می فروشم و با

______________________________
(1)- يوسف (12): 101؛ «پروردگارا! تو بخشی از فرمانروايی را به من عطا كردی.»

(2)- نهج البلاغه: خطبه 33؛ «قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبَّاسِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ دَخَلْتُ عَلَی أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام بِذِي قَارٍ وَ هُوَ يَخْصِفُ نَعْلَهُ فَقَالَ لِي مَا قِيمَةُ هَذَا النَّعْلِ فَقُلْتُ لَاقِيمَةَ لَهَا فَقَالَ عليه السلام وَ اللَّهِ لَهِيَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ إِمْرَتِكُمْ إِلَّا أَنْ أُقِيمَ حَقّاً أَوْ أَدْفَعَ بَاطِلًا ثُمَّ.»

هم چنين آمده:

تحف العقول: 36؛ بحار الانوار: 141/ 74، باب 7، حديث 14؛ «إِذَا كَانَ أُمَرَاؤُكُمْ خِيَارَكُمْ وَ أَغْنِيَاؤُكُمْ سُمَحَاءَكُمْ وَ أَمْرُكُمْ شُورَی بَيْنَكُمْ فَظَهْرُ الْأَرْضِ خَيْرٌ لَكُمْ مِنْ بَطْنِهَا وَ إِذَا كَانَ أُمَرَاؤُكُمْ شِرَارَكُمْ وَ أَغْنِيَاؤُكُمْ بُخَلَاءَكُمْ وَ أُمُورُكُمْ إِلَی نِسَائِكُمْ فَبَطْنُ الْأَرْضِ خَيْرٌ لَكُمْ مِنْ ظَهْرِهَا.»




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^