فارسی
دوشنبه 01 مرداد 1403 - الاثنين 14 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عبرت های روزگار، ص: 281

روست كه مايه پديد آمدن به بدگمانی و نيز پاره ای آلودگی های ديگر می شود.

اساساً هيچ كس پاك نيست. و هر كسی به نوعی آغشته و آلوده است.

و از اين رو گفته اند كه اگر از آلودگی و ناپاكی كسی خبر داريد فاش و آفتابی و آشكارا نكنيد.

آب صفت هر چه شنيدی بِشُوی

آينه سان هر چه ببينی مگوی «1» باری، تنها كسی می تواند ناپاكی ها را برملا كند كه خود پاك باشد.

خويشتن را علاج مِی نكنی

باری از عيب ديگران خاموش «2» و پاك، تنها خداست.

جز خدا و انسان هايی كه خداوندِ پاك به پاكی آنان گواهی داده است هر كسی به نوعی تيره و تردامن است.

پروين اعتصامی قطعه ای زيبا دارد، می گويد: شبی، مستی، مستانه می رفت، و پاسبانی خود را با شتاب به او رسانيد. و گريبانش را گرفت، و به دنبال خود كشيد، مست او را گفت آنچه در دست داری پيراهن است. افسار نيست.

گفت: مستی زان سبب افتان و خير می روی

مست گفت: جان من! زمين ناهموار است، و تو كه اين گونه زور و چماق داری گريبان آن را بگير.

گفت می بايد تو را تا خانه قاضی بَرَم

گفت: می بينی كه شب است. و از نيمه نيز گذشته است. و قاضی اكنون در خواب و خيال خويش غرقه و فرو رفته است.

گفت: نزديك است والی را سرای، آنجا شويم

مست گفت: از كجا كه والی خود نيز در خانه خمار نباشد.

______________________________
(1) نظامی گنجوی، مخزن الاسرار، بيت 33، بند 54.

(2) سعدی شيرازی، متوفی 691.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^