چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 90
آنها به كار انداخت. وگرنه كدام دختر مانند حضرت زهرا عليها السلام می شد؟ كدام جوان بدون عشق مانند حضرت علی اكبر عليه السلام می شد؟ كدام مرد سی و دو ساله مانند قمر بنی هاشم می شد؟ كدام ايرانی زرتشتی بی دينِ مشرك، مانند سلمان فارسی می شد؟ تمام اين ها معجزه عشق برخاسته از معرفت و وجدان بيدار می باشد.
حركت عاشق به سوی معشوق
قدرت عشق، عاشق را برای رسيدن به معشوق حركت می دهد. البته معشوق نيز عاشق را راهنمايی می كند كه اگر می خواهی به من برسی:
«فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً» «1»
اين گونه به من می رسی. عشق از يك طرف به عاشق حركت صعودی می دهد، می گويد: برو تا به او برسی. وجدان نيز از طرف ديگر او را نگه می دارد كه سقوط نكند و به پستی ننشيند و به زباله تبديل نشود.
همه جنس هايی كه در بسته بندی هست، به آن ماده نگهدارنده می زنند، شير، پنير، ماست و همه خوردنی های بسته بندی شده. عشق حركت می دهد و وجدان نگهدارنده است، كه از اين حركت عقب گرد نكند. كمال اين عشق و وجدان در حضرت يوسف عليه السلام موج می زد.
زليخا ديگر كيست؟ حضرت يوسف عليه السلام زيبای مطلق را تماشا می كند. قدری گوشت و پوست و استخوان كه در كنار هم چيده شده اند، به نام زليخا، اين كه زيبايی ندارد؟ ذره ای رگ، عصب، ابرو، چشم، لب، دهان و دندان در برابر زيبای مطلق، چه جای تماشايی دارد؟! ايشان دائم از اين زن نفرت دارد؛ چون پشت اين زيبايی ديو را می بيند.
______________________________ (1)- كهف (18): 110؛ «پس كسی كه ديدار [پاداش و مقام قرب ] پروردگارش را اميد دارد، پس بايد كاری شايسته انجام دهد.»