فارسی
پنجشنبه 08 شهريور 1403 - الخميس 22 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 346

وسايل برای او فراهم كنی، آخرش به همسر عزيز مصر خيانت كند. نخست وزير مملكت بود و بالاخره قدرت داشت.

خدا در قرآن می فرمايد:

«وَ شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها» «1»

ناگهان شاهدی كه روايات می گويند: بچه بود، به عزيز مصر گفت: فوری نگو كه يوسف به همسر من چشم خيانت داشته است، پيراهن آنها را نگاه كن، اگر پيراهن يوسف از جلو پاره شده باشد، يعنی يوسف خيز برداشته تا به او حمله كند، اما اگر پيراهن يوسف از پشت سر پاره شده باشد، يعنی او نمی خواسته خيانت كند و می خواسته فرار كند و زليخا به دنبال او بوده است.

به پيراهن يوسف نگاه كرد، ديد جلوی پيراهنش سالم است ولی از پشت سر پيراهنش پاره شده است. «2» گفت:

«يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هذا» «3»

ای يوسف! از اين زن رويگردان باش، او فتنه گر و مفسد است.

جبرييل گفت: ای يوسف! اين مرد با اين لباس كهنه و پای برهنه همان شاهدی است كه تو را از اتهام نجات داد. حضرت به مأمور خود گفت: برو او را بياور. او را آورد، گفت: برای او لباس و كفش بياوريد، به او پول و شغل متناسب با عقل و فهمش بدهيد و حقوقی نيز برای او قرار بدهيد.

______________________________
(1)- يوسف (12): 26؛ «گواهی از خاندان بانو چنين داوری كرد.»

(2)- علل الشرائع: 1/ 48- 49، باب 41؛ قصص الأنبياء للجزائری: 178.

(3)- يوسف (12): 29؛ «يوسفا! اين داستان را نديده بگير.»




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^