فارسی
جمعه 09 شهريور 1403 - الجمعة 23 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عبرت های روزگار، ص: 207

وَايقاعِها علی المَشاق مِنَ العِبادات ظاهِرِيةً وَباطِنيَّة وَالْانقطاع مِنْ هذِه الدُنْيا الدَّنيه» «1».

می فرمايد: آنچه منظور نظر حق در پديد آوردن انسان بوده است، دست يابی وی به سودی سرشار و گرانمايه است.

آفريدم تا ز من سودی كنند

تا ز شهدم دست آلودی كنند «2» و سود، جز از دلِ معرفت و عرفان و آگاهی، پديد نمی آيد.

از اين رو خداوند انسان را نه برای انسان بل به منزله ظرفی خواست كه مالامال از دانش و بينش باشد.

هيچ كوزه گر كند كوزه شتاب

بهر عينِ كوزه نه بر بوی آب

هيچ كاسه گر كند كاسه تمام

بهر عين كاسه نه بهر طعام

هيچ خطاطی نويسد خط به فن

بهر عين خط نه بَهرِ خوانِدَن

نقش ظاهر بهر نقش غايب است

و آن برای غايب ديگر ببست «3» و ظرف وجود آدمی لبريز از معرفت و دانش نمی شود جز آن كه نخست صافی پذيرد، و از آلودگی های معصيت و گناه، پاك و تطهير و تفصيه يابد، وگرنه همچون آيينه ای زنگار گرفته می ماند كه سودی با خود ندارد، و جز به كار آتش

______________________________
(1) بهاری، تذكرة المتقين.

(2) آفريدم تا از من سودی ببرند و دست خود را با شهد احسان من بيالايند. مثنوی معنوی، دفتر دوم، بيت 2636.

(3) مثنوی معنوی، دفتر چهارم، بيت 2884 تا 2887.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^