چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 143
الحمدلله رب العالمين و صلّی الله علی جميع الانبياء والمرسلين
و صلّ علی محمد و آله الطاهرين.
وجود مبارك حضرت يوسف عليه السلام و زليخا، دو نگاه متفاوت و مختلف به خود، جهان و همه تحولات زندگی داشتند. نگاه حضرت يوسف عليه السلام ريشه در آگاهی، معرفت و بينش ايشان و نگاه زليخا ريشه در هوی، هوس و شهوت داشت.
چشم با هر عينكی كه جهان و انسان را نگاه كند، با همان رنگ می بيند. اگر اين عينك، عينكِ عقل و خرد، انديشه و معرفت، وحی، امامت و نبوت باشد، جهان و انسان را همان گونه كه هستند خواهد ديد. يعنی با ديد حق می بيند و به حق نيز عمل می كند و در زندگی، تحول پيدا می كند. فريب نمی خورد و دچار خيالات بيهوده و سراب نمی شود.
اين سه مطلبی است كه خدا در قرآن می فرمايد: خيال، سراب و فريب خوردن.
در سوره يوسف می فرمايد: وقتی برادران برگشتند، پدر به آنها فرمود: يوسف عليه السلام كجاست؟ با يقين كامل گفتند:
«فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ» «1»
______________________________ (1)- يوسف (12): 17؛ «پس گرگ، او را خورد.»