فارسی
يكشنبه 11 شهريور 1403 - الاحد 25 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 312

فيوضاتی را می بيند، كه اين فيوضات نه به شماره می آيند و نه تمام شدنی هستند.

اين از آثار محبت است. واقعاً اين محبت از محبت های ديگر جدا است. در اين محبت، امور ظاهری هيچ دخالتی ندارند، البته لازم نيست به امور ظاهری اشاره ای شود؛ چون ارزشی ندارند.

وجود مبارك حضرت يوسف عليه السلام محبوب خدا بود و طرف مقابل او، آن زن مصری در فضای «لا يُحِبُّ» بود، و اين «لا يُحِبُّ» به خاطر اسراف بر نفسش بود:

«إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ» «1»

نيازی نبوده است تا فرد فرد را اسم ببرد كه چه كسی مسرف است. عمل، منش و رفتار شخص، نشان دهنده اسراف است. انسان می تواند با درك معنای اسراف خود را محك بزند كه آيا محبوب خدا است يا از دايره محبت او بيرون است.

در قرآن آيات اسراف بر نفس، دارای نكات جالبی است. بيشتر مردم فكر می كنند كه اسراف مربوط به لباس، غذا، پارچه، خانه، مركب و مسكن است، ولی هر چيزی در اين عالم، اسراف مربوط به خود را دارد. اسراف بر نفس كه در قرآن مطرح است:

«أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ» «2»

يعنی هزينه كردن خود در اموری كه پروردگار عالم نمی پسندد و نمی خواهد. اگر كسی اين گونه هزينه شود، در فضای «لا يُحِبُّ» می رود، اما اگر مانند حضرت يوسف عليه السلام علت محبت را در خود تحقق بدهد، در فضای «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ» می رود.

آيه ای از سوره مباركه آل عمران به عنوان مقدمه ذكر می شود در اين آيه صريحاً

______________________________
(1)- انعام (6): 141؛ «كه قطعاً خدا اسراف كنندگان را دوست ندارد.»

(2)- زمر (39): 53؛ «كه [با ارتكاب گناه ] بر خود زياده روی كرديد!»




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^